بازی های رایانه ای AA77 ![]() همان طور که احتمالا خبر دارید، دیروز اعلام شد که Splinter Cell: Blacklist با مقداری تاخیر در ماه آگوست عرضه خواهد شد. این تاخیر با توجه به این که در ابتدا قرار بود این بازی در بهار 2013 منتشر شود، از اهمیت بالایی برخوردار است.
ستودیوی Gearbox سازنده سری بازی های Borderlands به این موضوع اشاره کرد که آن ها پیشنهاد ساخت Call of Duty را رد کرده اند. آقای رندی پیچفورد (Randy Pitchford) رئیس این استودیو گفت که آن ها فرصت این را داشتند که سری بازی های Call of Duty را خلق کنند، اما این کار را انجام ندادند، چرا که به نظر آن ها کار ساخت این بازی برایشان چندان چالش برانگیز نبوده است. او گفت که آن ها فقط به دنبال ساخت بازی هایی هستند که بتواند چیز جدیدی برای گفتن داشتن باشد و به بازیکنان تجربه منحصر به فردی بدهد.
CES امسال نیز به پایان رسید و تکنولوژی ها، سخت افزارها و نرم افزارهای مختلفی در آن معرفی شدند. اما در بین کمپانی های مختلفی که در این نمایشگاه حضور داشتند، چه کسانی محصولات بهتر و خیره کننده تری را به نمایش درآوردند؟ در این لیست شما با بهترین های CES امسال آشنا خواهید شد. بهترین سخت افزار مربوط به بازی: Project Shield NVIDIA دنیا را با معرفی اولین کنسول بازی اش شگفت زده کرد. این کنسول دستی جدید که Project Shield نام دارد، از پردازنده های Tegra 4 استفاده می کند که باعث شده این دستگاه به قوی ترین سیستم بازی Android موجود در بازار تبدیل شود. همچنین این دستگاه دارای یک نمایشگر بسیار باکیفیت به همراه خروجی HDMI است که لذت تجربه بازی های آن را روی صفحه نمایش های بزرگ بسیار زیاد است. این دستگاه هیجان انگیزترین تکنولوژی مربوط به بازی در CES 2013 بود. بهترین نمونه آزمایشی: Oculus Rift Oculus یکی از زیباترین تکنولوژی های Virtual Reality را به نمایش درآورد که تا کنون مانند آن را تجربه نکرده اید. Oculus Rift دنیای واقعی و مجازی را به زیبایی با هم ترکیب می کند. این دستگاه هنوز در مرحله آزمایشی قرار دارد، اما یک تجربه بی نظیر را به ارمغان خواهد آورد. Oculus به خوبی شما را به دنیای 3D می برد و کاری می کند که خودتان را در دنیای مجازی به بهترین شکل احساس کنید. بهترین تلویزیون: Floating 4K Ultra HD TV از Samsung سالهاست که کمپانی های تلویزیون سازی در حال باریک تر کردن محصولات خود هستند و کیفیت آن ها را نیز به شکل چشم گیری افزایش داده اند، اما Samsung در این چند سال اخیر توانسته تا بازار را به دست بگیرد و معنای تازه ای از تلویزیون و سرگرمی خانگی را ارائه کند. این کمپانی در نمایشگاه CES امسال از تلویزوین های Floating 85 inch با وضوح تصویر 4K Ultra HD پرده برداری کرد. این تلویزوین دارای فریم های فلزی است که باعث می شود نمایشگر را به زاویه های مختلف حرکت داد. در ضمن، خود این فریم ها نیز دارای بلندگو هستند. این تلویزیون بدون کوچکترین تردیدی، بهترین تلویزیون به نمایش درآمده در نمایشگاه بود. بهترین تلفن هوشمند: Sony Xperia Z با یک پردازنده 4 هسته ای و یک دوربین 13 مگاپیکسلی و طراحی بسیار زیبا، نمی توان به راحتی از کنار Sony Xperia Z گذشت. این تلفن همراه هوشمند، نه تنها بسیار زیباست، بلکه بسیار قدرتمند است. صفحه نمایش آن دارای وضوح تصویر 1080p است و تصاویر و فیلم ها را با بهترین کیفیت نمایش می دهد. این موبایل یکی از بهترین تلفن های هوشمند Android در نمایشگاه امسال بود. بهترین تبلت: تبلت 11 اینچی Visio با Windows 8 Vizio بازار محصولاتش با Windows 8 را گسترش می دهد و نتیجه آن این است که تبلت 11.6 اینچی این کمپانی به بهترین تبلت نمایشگاه تبدیل می شود. این تبلت از پردازنده های AMD بهره می برد و نمایشگر آن از وضوح تصویر 1080p برخوردار است. این تبلت باریک بازده کاری بسیار عالی ای دارد. بهترین دوربین: FUJIFILM X100S دوربین x100S کمپانی Fuji ظاهری کلاسیک دارد، اما کیفیت بسیار بالای آن نظر شما را به خودش جلب می کند. این دوربین دارای تکنولوژی پردازش جدیدی برای تصاویر است و سیستم Focus دستی آن می تواند دور تصویر را روی هم قرار دهد. این دوربین دیجیتال تجربه هیجان انگیزی از عکاسی به همراه دارد. بهترین PC HYBRID: دستگاه LENOVO THINKPAD HELIX بهترین PC HYBRID این نمایشگاه را کمپانی LENOVO با مدل Thinkpad Helix از آن خودش کرد. این PC HYBIRD با قیمت 1.499 دلار راهی بازار خواهد شد، اما سخت افزار بسیار قوی ای دارد. صفحه نمایش آن با وضوح تصویر 1080p راهی بازار خواهد شد و دارای کیبرد بسیار زیبا و راحتی برای کار کردن است. نور این PC به شکلی تنظیم شده که چشم های شما احساس خستگی نکنند. همچنین این دستگاه دارای عمر باطری بالایی است. بهترین اجرا: کنفرانس کمپانی QUALCOMM کمپانی Qualcomm که پردازنده های مختلفی را برای پلتفرم های موبایل تولید می کند، امسال بهترین کنفرانس را در CES برگزار کرد. گروه Maroon 5 در کنفرانس آن ها برنامه اجرا کردند. قسمت هایی از Star Trek II و Blade II در این کنفرانس به نمایش درآمدند، اما حضور رئیس کمپانی Microsoft در این کنفرانس همه را غافلگیر کرد. کسی فکرش را نمی کرد که استیو بالمر (Steve Ballmer) در صفحه کنفرانس Qualcomm ظاهر شود! این کمپانی همه تکنولوژی های جدیدش را معرفی کرد و توانست همه را تا آخر کنفرانس در سالن نگه دارد.
مجموعه بازی های Splinter Cell از آن دسته عناوینی هستند كه با وجود سابقه درخشان و كارنامه مورد قبولی كه تا كنون ارائه داده اند، توانسته اند نظرات بسیاری را جلب كنند. تا به حال نسخه های متفاوتی از این مجموعه منتشر شده كه هر كدام باعث پیشرفت بازی های اكشن مخفی-كاری شده اند. 4 قسمت از این مجموعه، همگی یك تیراندازی مخفی-كاری محض بودند كه المان های اكشن بازی را نادیده گرفته بودند، اما با گذشت زمان، این روند تغییر كرده و مقدار بیشتری اكشن چاشنی كار شد و در آخرین نسخه منتشر شده از این سری یعنی Conviction شاهد بودیم كه به صورت جدی به المان های كلیدی یك اكشن تمام عیار پرداخته شده بود. پس از یك غیبت چند ساله، بالاخره Ubisoft در E3 سال گذشته پرده از جدیدترین نسخه این سری برداشت و آن را با عنوان Blacklist رونمایی كرد. عنوان مورد نظر، دارای ویژگی های خاصی است كه به نوعی ادامه دهنده مسیر نسخه قبلی است. اكثر سازندگان در انتهای هر نسل، به دنبال تغییر دادن انگیزه های موجود برای كشاندن قهرمان های خود به میدان هستند. این امر را در آخرین نسخه از سری Hitman هم شاهد بودیم. در Blacklist هم تقریباً چنین اتفاقی افتاده است. اینبار سم فیشر (Sam Fisher) كه بسیار باتجربه و حرفه ای تر از سابق به نظر می رسد، با انگیزه های به مراتب متفاوتی از آن چه در او سراغ داشتیم به این نسخه پا گذاشته است. در گذشته انگیزه های شخصی برای سم مهمترین بخش كار به حساب می آمده، اما اینبار دیگر با آن قهرمان نترس كه بی مهابا دست به انجام عملیات های غیر ممكن می زد، طرف نیستیم. Blacklist روایتگر وقایع 6 ماه پس از Conviction است. یعنی دوره سلطه آمریكا بر سایر كشورهای جهان كه نیروی نظامی آمریكا حاكم بیش از نصف دنیا است. برخی كشورها با این موضوع كنار آمده و طبیعتاً برخی كشورها نیز با این سلطه مقابله می كنند. در این بین، برخی از كشورهای خاورمیانه به دنبال هدفی واحدی هستند و آن، بیرون راندن آمریكایی ها از خاك كشورشان است. در همین راستا، عهدنامه ای بین این كشورها نوشته می شود كه آن ها را برای رسیدن به این هدف یكپارچه كند. مفاد این عهدنامه (مختصات بخش هایی از خاك كشور آمریكا كه قرار است مورد هجوم قرار گیرند) تمام آن چیزی است كه شما در این نسخه به دنبالش هستید. این مناطق به طوری انتخاب شده اند كه بیشترین خسارات ممكن را بر تشكیلات نظامی آمریكا وارد كنند. به همین دلیل در یك لیست محرمانه نوشته شده و نگهداری می شوند. این همان Blacklist است كه به دنبالش هستید. همانطور كه می بینید، از نظر داستانی با عنوانی پرمحتوی مواجه نیستیم. بارها تجربه مبارزه با تروریسم جهانی كه اغلب از میان یكی از كشورهای خاورمیانه انتخاب می شوند را در غالب یك نیروی برجسته آمریكایی داشته ایم. نقش سم فیشر در این ماجرا سركردگی گروهی به نام ستون چهارم است كه افراد آن از واحدهای مختلف امنیتی ایالات متحده گرد هم آمده اند. این گروه وظیفه دارند تا هر گونه خطر احتمالی از طرف كشورهای طرف جنگ را خنثی سازند و لیست سیاهی كه مربوط به اولتیماتوم این كشورها می شود را بیابند. داستان بازی چگونگی رسیدن به این لیست را توسط سم فیشر شرح می دهد كه متأسفانه باید گفت بسیار سطحی یا آبكی است. تنها نقطه عطف داستان همان محتویات لیست سیاهی خواهد بود كه آن هم فاش خواهد شد. گیم پلی این نسخه بسیار جذاب به نظر می رسد. نرم بودن حركات سم و سیال بودن اكشن های بازی بیش از هر چیز دیگری به چشم می آید. هسته و ساختار گیم پلی همان چیزی است كه در Conviction دیدیم، اما این امر به آن معنا نیست كه هیچگونه پیشرفتی حاصل نشده باشد. همانطور كه گفتیم، وجود المان های یك اكشن تمام عیار بیش از هر نسخه دیگری خود را در Blacklist نشان می دهد. متأسفانه هر چه به قسمت اكشن بازی بها داده شده، در عوض از بخش های مثبت مخفی-كاری فاكتور گرفته شده است. گرایش بازی به سمت و سوی اكشن شدن، باعث شده تا میلی به انجام حركات مخفیانه نداشته باشید. بسیاری از مكانیزم های جالب و آشنای سری مانند نشانه گذاری و اجرا (Mark and Execute) در بازی جدید بصورت كامل تری وجود دارند. این مكانیك حتی در حالت دویدن نیز قابل اجرا است كه خوشبختانه تعداد افرادی كه می توان نشانه گذاری كرد را نیز افزایش داده است. با وجود حركات بسیار نرم و روان سم، این قابلیت به اوج زیبایی خود می رسد. مكانیك معروف و آشنای سری Vision Goggles است كه اینبار بسیار كاربردی تر از سابق پیاده سازی شده است. با فعال سازی این قابلیت امكان دید زدن مكان ها از پشت دیوار و همچنین شناسایی دشمنان از سایر بخش های محیط به وجود خواهد آمد كه قبلاً هم در این سری دیده بودیم. موارد ذكر شده همه از ویژگی های كلیدی و آشنای Splinter Cell بودند، اما برخی قابلیت های جدید مانند بالا رفتن از صخره ها هم در اختیار قهرمان گذاشته شده كه باعث می شود گاه به اشتباه، سم را با اتزیو (Ezio) اشتباه بگیرید! این شك با انجام مكانیزم های مبارزه ای و کارهای پلتفرمی متعدد سم، بیش از پیش تشدید می شود. قبلاً هم گفتیم كه سم اكنون باتجربه تر و پخته تر از سابق به نظر می رسد، اما این نكته با حالات و حركات طبیعی و سریع بدن او مغایرت دارد تا حدی كه گویی حتی جوان تر از قبل هم شده است!!! به هر حال، این نكته تأثیر مهمی روی گیم پلی بازی گذاشته كه اكنون كامل تر از هر نسخه ای دیگری به نظر می رسد. در نمایشE3 بازی دیدیم كه در خلال انجام مراحل، سم از برخی ویژگی های طبیعی مانند انتقال الكتریسیته توسط آب نیز بهره گرفته و توسط تیر الكتریكی توانست دشمنان را از پا دربیاورد یا اینكه با ضربه زدن به دری كه سد راهش شده، خود را به درون خانه برساند. این ویژگی ها همگی نوید یك گیم پلی به مراتب تعاملی تر از قبل را می دهند. همچنین امكان گرا دادن و شلیك هوایی به سبک سری Call of Duty در بازی وجود دارد كه به نظر می رسد حالتی نیمه خودكار داشته باشد و بیشتر زمانی قابل استفاده باشد كه از پیش تعیین شده باشد. نكته مورد توجه دیگر، اضافه شدن قابلیت های Kinect و تأثیر آن روی گیم پلی بازی است. برای هر حركتی، دستوری تعبیه شده است. به طور مثال، برای كمك گرفتن از پشتیبان هوایی می توان از دستور Air Force استفاده كرد كه این امر نیز می تواند بجای خود لذت بخش باشد. لازم به ذكر است كه می توان این عنوان را به صورت Co-op هم بازی كرد. به طور كلی سازندگان سعی كرده اند تا از الگوهای كلاسیك مخفی-كاری فاصله بگیرند، زیرا این روزها یك اكشن تمام عیار بیشتر مورد پسند واقع می شود. كسانی كه اهل مخفی-كاری هستند، می توانند با ارتقای قابلیت های مخفی-كارانه لباس مخصوص سم مانند كاهش صدا در حین حركات سریع به سمت گیم پلی خاص و كلاسیك سری بروند و طرفداران اكشن نیز با فعالسازی بخش دیگر، ویژگی های لباس مخصوص مانند مقابله بیشتر در برابر گلوله ها، روندی اكشن را در بازی ایجاد كنند. خوشبختانه بازی هایی كه استودیوهای Ubisoft در این نسل ساخته اند، همگی از نظر گرافیكی زیبا و خوش ساخت بوده اند. این زیبایی در Assassin’s Creed III و Far Cry 3 به اوج خود رسید. Ubisoft Toronto از Unreal Engine 2.5 برای ساخت Blacklist استفاده كرده است. در رابطه با صداگذاری، نكته ای كه بیش از هر چیز به نظر می رسد، استفاده از زبان فارسی در بازی است كه نسبتاً ضعیف كار شده است. به دلیل تجربه های متفاوت عناوین بزرگ دیگر در این بخش، از صداگذاری انتظار بیشتری می رود. نكته مهم دیگر، عوض شدن صداپیشه سم است كه از مایکل آیرونساید (Michael Ironside) به اریک جانسون (Eric Johnson) تغییر یافته است. در آخر می توان گفت كه حتی مجموعه Splinter Cell هم از اصل و ریشه های كلاسیك خود فاصله گرفته است. اكنون این فاصله ها با آمدن نسخه جدید به اوج خواهد رسید، اما عنوان مورد نظر، یك بازی اكشن مناسب است كه حتی می تواند برای طرفداران قدیمی سری هم جذاب باشد.
شایعات عرضه نسل جدید کنسول ها در سال 2013 داغ تر از همیشه دنبال می شوند. به همین دلیل، رازهای زیادی پیرامون نسل بعدی کنسول ها بازی وجود دارند. این شایعات نه تنها درباره سخت افزار کنسول ها، بلکه درباره بازی ها، امکانات و سرویس هایی هستند که با عرضه این کنسول ها راهی بازار می شوند. حال می خواهیم به 13 مورد از امکانات اسرار آمیز کنسول نسل بعدی Xbox نگاهی بیندازیم که به احتمال زیاد در سال 2013 برملا می شوند. بازی جدید استودیوی Black Tusk Studios چیست؟ استودیوی Black Tusk Studios که قبلاً با نام Microsoft Vancouver شناخته می شد، در حال ساخت بازی جدیدی است که به گفته آن ها برای بازیکنان حرفه ای در دست تهیه است. در ماه می که خبر ساخت این بازی منتشر شد، این استودیو به دنبال افرادی بود که در زمینه آنلاین تجربه داشته باشند و بتوانند روی بخش چندنفره یک بازی کار کنند. همچنین این استودیو اشاره کرده بود که این افراد باید با ساخت یک بازی سوم-شخص و اول-شخص آشنا باشند و پس از مدتی اعلام کرد که می خواهد یکی دیگر از سرگرمی های بزرگ صنعت بازی های کامپیوتری را راهی بازار کند تا بتواند با سری Halo رقابت کند. شایعات می گویند که بازی آن ها یک عنوان اول-شخص فضایی خواهد بود. همچنین استن هوبلر (Sten Huebler) که طراح ارشد بازی Crysis 2 بود نیز به تیم این گروه پیوسته است. Xbox TV چیست؟ دو شایعه مختلف در اینباره وجود دارند. یکی از آن ها اشاره می کند که Microsoft در حال جذب افرادی برای تشکیل یک شبکه تلویزیونی روی Xbox Live است و به همین دلیل، سراغ تهیه کنندگان تلویزیونی و افراد مختلفی برای این کار رفته است. Microsoft گفته که می خواهد برنامه های مختلفی را به شکل انحصاری برای شبکه Xbox Live تولید کند. این کمپانی قبلاً تجربه ساخت یک سریال کوچک به نام Forward Unto Dawn را برای Halo 4 داشته و به همین دلیل تصمیم گرفته تا فعالیت هایش را در این زمینه بیشتر کند. یکی دیگر از این شایعات، می گوید که Microsoft در حال ساخت سخت افزاری به نام Xbox TV است که برای اجرای بازی های معمولی مانند عناوین Xbox Live و پخش برنامه های تلویزیونی به صورت Full HD به کار می رود. به نظر می رسد که این دستگاه در سال 2013 رونمایی شود. این سخت افزار می تواند بیش از پیش به این اتفاق کمک کند که Microsoft خانه های بیشتری را به تصرف خودش دربیاورد. چه بازی هایی برای Xbox 360 و کنسول نسل بعدی آن عرضه می شوند؟ هنوز بازی های زمان عرضه نسل بعدی Xbox مشخص نشده اند، اما می توان به وجود بازی هایی مانند Star Wars: 1313، احتمالاً یک نسخه ویژه از GRID 2 و یا بازی Watch Dogs اشاره کرد. اما در این بین بازی هایی مانند Battlefield 4 و Dragon Age III نیز وجود دارند که هنوز مشخص نیست برای این نسل یا نسل بعدی یا برای هر دو کنسول عرضه می شوند. به هر حال به نظر می رسد که برخی از این بازی ها روی هر دو کنسول راهی بازار شوند. بازی جدید استودیوی Rare چیست؟ استودیوی Rare مدتی را کاملاً بی صدا پشت سر گذاشته است. آن ها در این نسل بازی های بسیارخوبی را برای Kinect راهی بازار کردند. این استودیوی بازیسازی به تازگی اعلام کرده که به دنبال یک مدیر تولید است که تجربه خوبی در عرضه بازی های AAA داشته باشد. همچنین آن ها در حال ساخت یک بازی اکشن-ماجرایی یا یک عنوان تیراندازی اول-شخص هستند. شاید آن ها بازی Perfect Dark 2 را در دست ساخت دارند. آیا Lionhead در حال ساخت یک بازی MMO است؟ در ماه می بود که مشخص شد استودیوی Lionhead به دنبال شخصی است که بتواند برای یک بازی چندنفره Level طراحی کند. کسی که در ساخت بازی های آنلاین نیز تجربه داشته باشد. بعداً این استودیو مشخص کرد که آن ها به افرادی نیاز دارند تا بتوانند محیط های بزرگی را برای این بازی طراحی کنند، طوری که بتوان آن را به شکل رایگان و پرداخت حق اشتراک بازی کرد. همچنین این افراد باید با ساخت بازی به وسیله Unreal Engine و DirectX 11 آشنایی داشته باشند. شایعات دیگر حاکی از آن هستند که Lionhead در حال ساخت یک بازی Free to Play برای شبکه Xbox Live است، اما استفاده از DirectX 11 می تواند به این معنا باشد که آن ها برای نسل بعد بازی می سازند. در ادامه، مشخص شد که بازی ها باید در سطح بسیار خوبی از نظر جلوه های بصری قرار داشته باشند تا بتوانند برتری خوبی نسبت به سایر بازی های آنلاین موجود در بازار پیدا کند. آیا آن ها در حال ساخت Fable MMO هستند؟ آیا EA بازی Mirror’s Edge 2 را عرضه می کند؟ EA تا کنون صحبت هایی زیادی را درباره Mirror’s Edge 2 کرده است. هر بار که از آن ها دباره ساخت این بازی سوال شده، گفته اند که: "فعلاً نمی توانیم درباره این بازی صحبت کنیم. بله، ما به دنبال ساخت ادامه ای برای این بازی هستیم و به آینده آن فکر می کنیم. استفاده از Kinect برای این بازی بسیار عالی خواهد بود!" به هر حال، این کمپانی هنوز به شکل دقیق اعلام نکرده که آیا ME2 در دست ساخت است یا خیر، اما یکی از کارمندان سابق DICE به این موضوع اشاره کرده بود که آن ها در حال ساخت نسخه دوم این بازی هستند. آیا Ubisoft بازی Beyond Good & Evil 2 را راهی بازار می کند؟ تا کنون اخبار زیادی درباره این بازی منتشر شده و حتی یکبار خبر ساخت نسخه دوم آن نیز توسط Ubisoft تأیید شد، اما دیگر هیچ خبری از این بازی به گوش نرسید. حتی تصاویری از این بازی به بیرون درز پیدا کرد که نشان می داد هنوز در دست ساخت است. آیا این بازی نیز در نسل بعد راهی بازار می شود؟ آیا Thief 4 یک بازی نسل بعد است؟ در نوامبر سال 2011 شایعات مختلفی درباره بازی Thief 4 به گوش رسید و حتی Story Board بازی نیز به بیرون راه پیدا کرد. همچنین مشخص شد که گرت (Garrett) شخصیت اصلی این سری، در قسمت چهارم نیز حضور دارد و همراه او یک شخصیت دیگر هم دیده می شود. همچنین مشخص شده بود که این بازی به وسیله Unreal Engine 4 در حال ساخت است و دارای قابلیت های آنلاین است. چه کمپانی ای از گردانه رقابت کنسول های نسل بعد خارج می شود؟ رئیس استودیوی Take Two به این موضوع اشاره کرده بود که نسل بعدی کنسول ها دیگر بازی های معمولی را نمی پذیرند و این موضوعی است که باعث می شود تا تنها کمپانی هایی که بازی های با کیفیت دارند، باقی بمانند. همچنین تیم سویینی (Tim Sweeney) از Epic Games نیز به این موضوع اشاره کرده بود که ساخت بازی برای کنسول های نسل بعد دوبرابر بیشتر هزینه خواهد داشت. با توجه به این شرایط، می توان به این نتیجه رسید که اکثر کمپانی های بازیسازی می توانند گلیمشان را از آب دربیاورند، اما آیا ماجرا برای THQ اینچنین خواهد بود؟ این کمپانی دچار مشکلات مالی بسیار زیادی است و هر لحظه ممکن است که ورشکست شود. آیا سیستم Holodeck را در نسل بعدی Xbox مشاهده می کنیم؟ Microsoft در بخش تحقیقاتش روی تکنولوژی های مختلفی کار می کند. یکی از این تکنولوژی ها به واسطه ثبت یک گواهی اختراع، جلوه ای واقعی به خودش گرفت. این گواهی برای تکنولوژی ای به نام Immersive Display System بود. این تکنولوژی محیط گرافیکی یک بازی را در فضای بیرون از بازی خلق می کند تا با زیکنان بتوانند به وسیله Kinect در این محیط حرکت کنند. فکر کنید که فضای اتاق شما به بخشی از بازی تبدیل شده و شما با حرکت در اتاق، در بازی حرکت می کنید. آیا این تکنولوژی را در Xbox بعدی مشاهده می کنیم؟ این تکنولوژی یکی از رویاهای قدیمی بازیکنان است. چه زمانی Bethesda بازی های DOOM 4 ،RAGE 2 و Prey 2 را راهی بازار می کند؟ سر و صداهای مختلفی درباره استودیوی Bethesda شنیده می شوند. آن ها بازی Prey 2 را کنسل می کنند، اما می گویند که این بازی هنوز در دست ساخت قرار دارد و روزنه های امیدی برای عرضه آن وجود دارند. همچنین آن ها از هم اکنون افرادی را برای ساخت بازی روی نسل بعدی کنسول های بازی استخدام کرده اند که به احتمال زیاد روی 2 بازی RAGE 2 و DOOM 4 کار می کنند. اما واقعاً این بازی ها در چه زمانی عرضه می شوند؟ امیدواریم 2013 یکی از آن سال ها باشد. آیا Watch Dogs یک نسخه دیگر از سری بازی های Assassin’s Creed است؟ هنوز اطلاعات زیادی درباره بازی جنجالی Ubisoft که Watch Dogs بود، در دست نیست، اما بعید نیست که این بازی یکی از نسخه های Assassin’s Creed باشد که در آینده رخ می دهد؟ شما چه فکر می کنید؟ آیا در سال 2013 باید منتظر این بازی بود؟ آیا خبری از Half-Life 3 می شود؟ آخرین خبری که از این بازی شنیده شده بود، این بود که Half-Life 3 ممکن است Open-World باشد! اما هنوز کسی درباره این بازی خبری ندارد. باید منتظر بود و دید که آیا در سال 2013 آقای گیب (Gabe) به ما اطلاعات بیشتری می دهد یا خیر؟
اگر نگاهی به تقویم سال بیندازیم، متوجه می شویم كه سال 2012 دیگر پایان رسیده، زیرا تمامی عناوین بزرگی كه منتظران خود را داشتند، عرضه شدند و مورد نقد و بررسی سایت ها و مخاطبانشان قرار گرفتند. امسال هم گذشت و ما ماندیم با قضاوت های خودمان تا اینكه برترین ها و بدترین ها را از میان عناوین منتشر شده برگزینیم. البته اكثراً به دنبال بهترین ها هستند و این امر كاملاً طبیعی است، اما نباید فراموش كرد كه اگر بد نباشد، خوب هم معنا ندارد و اینكه ارزش بازی های بزرگ زمانی نمود پیدا می كند كه تفاوت هایشان با یك عنوان ضعیف آشكار شوند. امسال بازی هایی عرضه شدند كه تا قبل از آمدنشان انتظار بالایی از آن ها داشتیم، اما نتیجه چه شد؟ یا عناوینی ضعیف بودند و یا متوسط كه همان متوسط بودن برای برخی از آن ها به منزله شكست است. در این مطلب به بررسی همان بازی هایی كه بسیار ناامید كننده ظاهر شدند، می پردازیم. Ninja Gaiden 3 شاید زمانی كه نسخه های اول و دوم از این سری محبوب را بازی می كردید، چنین پایان شرم آوری را برایش پیش بینی نمی كردید. نسخه سوم از این مجموعه كه در سال 2012 منتشر شد، پشت پایی بود به تمام شایستگی های نسخه های پیشین كه هیچگونه نشانی از آن ها نداشت. به جرأت می توان گفت که Ninja Gaiden 3 هیچگونه نكته مثبتی به همراه نداشت و فقط برای نابودی این سری راهی بازار شد. ضعف های عمده گیم پلی تكراری و بیش از حد خسته كننده آن و همچنین گرافیك تاریخ مصرف گذشته كه حتی روی 60 فریم هم اجرا نمی شد، همه دست به دست هم داده و به این بازی را به زباله دان تاریخ ملحق کردند تا در نهایت، در تلخ ترین شرایط ممكن با یکی از محبوب ترین نینجاهای تاریخ بازی های کامپیوتری وداع كنیم. Resident Evil: Operation Raccoon City یكی دیگر از عناوین شاخص ناامید كننده سال، نسخه ای فرعی از سری Resident Evil به نام Operation Raccoon City بود كه هدفی جز نابودی این سری به دنبال نداشت. هیچگونه اثری از یك Resident Evil در این بازی نبود، چون به هیچ وجه به اصل و ریشه های آن وفادار نبود و نه تنها هیچگونه رعب و وحشتی با خود به ارمغان نیاورد، بلکه یك بازی اكشن استاندارد هم نبود. وجود داستانی ضعیف و نواقص و مشكلات فراوان در گیم پلی ORC را بسیار سخت كرد. سختی ای که نه به معنای چالش برانگیز بودن، بلكه به دلیل وجود نقص های عمده در جهت پیشبرد بازی ایجاد شده بود. تا به حال در مجموعه بزرگ این سری با نسخه های اصلی و فرعی متعدد، عنوانی تا این اندازه ضعیف منتشر نشده كه باعث نابودی تمامی خاطرات خوب ما از این سری می شود. Steel Battalion: Heavy Armor عنوان ناامید كننده دیگر سال، بازی انحصاری Steel Battalion: Heavy Armor بود كه برای Kinect طراحی شده بود و كارایی های این کنترلر حسی را به سخره گرفت! Microsoft مانور زیادی روی آن داده بود و قرار بود که متفاوت ترین بازی برای این کنترلر از آب دربیاید، اما نتیجه اش یك عنوان پرنقص بود كه انگار هیچ تطابقی با Kinect ندارد. بسیاری از فرمان ها در خلال گیم پلی، یا اصلاً توسط حسگر Kinect تشخیص داده نمی شدند و یا با مشكل و تأخیر انجام می شدند و در کل شما را از انجام این بازی منصرف می کردند. صداگذاری ها و افكت های صوتی نیز مناسب نبودند. گرافیك هم چنگی به دل نمی زد و تقریباً هیچگونه ویژگی خاصی نداشت. 007 Legends همیشه یكی از بازی های ناامید كننده سال از سری بازی های 007 انتخاب می شود. Legends نسخه جدیدی كه در سال 2012 منتشر شد هم از این قاعده مستثنی نبود. تأثیر پذیری بیش از حد این بازی از سری Call of Duty اصلی ترین ضربه را بر پیكره آن وارد كرد. داستان بازی همانند نسخه قبل بر پایه جاسوس بازی و نفوذ مأمور 007 به تشكیلات دشمن بود. گرافیك این نسخه تقریباً همانی است كه سال گذشته در Reloaded دیدیم و پیشرفتی در آن حاصل نشده بود. گیم پلی نیز همانی بود كه در نسخه قبل دیدیم. واقعاً مشخص نیست كه Activision با سیاست انتشار یك نسخه جدید از این سری در هر سال، به دنبال چیست؟! Medal of Honor: Warfighter شاید عجیب ترین جایگاه در بین بازی های ناامید كننده سال، متعلق به Medal of Honor: Warfighter باشد. همه چیز تا قبل از انتشار بازی عالی به نظر می رسید. وجود داستانی كه از اتفاقات واقعی صحنه های نبرد اقتباس گرفته شده بود. گرافیك فوق العاده و كم نظیر كه یك استثناء برای یك عنوان تیراندازی اول-شخص محسوب می شد و همچنین پیشرفت هایی كه در زمینه گیم پلی در این نسخه حاصل شده بود، همه و همه نوید یك بازی تمام عیار و بی نقص را می دادند كه باعث شده بود همه پیش داوری كرده و فاتحه رقیب را بخوانند. اما پس از انتشار بازی، ورق برگشت و همه جا خوردند!! تقریباً همه المان ها با آن چیزهایی كه دیده بودیم، تفاوت داشتند. داستان بازی جذاب نبود و گرافیك آنچنان كه به نظر می آمد، بی نقص نبود (هر چند كه باز هم همین بخش گرافیك بود كه مقداری آبروی رفته را بازگردانده بود) و گیم پلی همان چیزی بود كه 2 سال پیش دیده بودیم. فقط مقداری به ظاهرش رسیده بودند و یك سری انتخاب های بی تأثیر را پیش رویمان گذاشته بودند. واقعاً عجیب است! گویی كه تمامی چیزهای كه تا قبل از انتشار بازی دیده بودیم، متعلق به این بازی نبود! Call of Duty: Black Ops-Declassified ظاهراً Call of Duty هم از قسمت ناامیدكننده ترین های سال بی نصیب نمانده است! واقعاً عحیب است که بازی ای این نام را یدك بكشد و چنین لقبی بگیرد. Declassified تنها برای كنسول دستی PSVita ساخته شد كه تا قبل از انتشار Sony مانور زیادی روی آن داده بود. هوش مصنوعی ضعیف كه به هیچ وجه در حد و اندازه های نام بازی نبود. خط داستانی بسیار كوتاه، محدود و بنا بر شواهد، چیزی كمتر از 1 ساعت كه واقعاً برای عنوانی حتی در این اندازه یك ضعف بزرگ به شمار می رود و در نهایت كسب امتیاز میانگین 33 از سایت Metacritic برای این نام یك فاجعه قلمداد می شود. البته گفتنی است كه عنوان دیگر Call of Duty در سال 2012 یعنی Black Ops II هم آنطور كه باید، ظاهر نشد، اما Declassified نه تنها جزو ناامید كننده های سال است، بلكه یكی از ضعیف ترین بازی ها سری Call of Duty نیز محسوب می شود. بازی های نامبرده شده، همه عناوینی بودند كه امید به موفقیتشان بسیار بالا بود و كسی فكرش را هم نمی كرد كه در انتهای سال، چنین برچسبی به آن ها زده شود، اما واقعیت همیشه تلخ است. در این بین، عناوین دیگری همچون Epic Mickey 2: The Power of Two ،Kinect Star Wars و NeverDead هم هستند كه بر خلاف پیش بینی ها، ضعیف ظاهر شدند. لازم به ذكر است كه از نظر خیلی ها، حتی Resident Evil 6 هم نتواسته انتظارات را برآورده كند و ناامید كننده ظاهر شد. این بازی با كسب میانگین امتیاز 67 باز هم توانست سری را به روزهای اوجش بازگرداند كه خط داستانی مفصلی هم دارد. بازی Call of Duty: Black Ops 2 توانست به مدت پنج هفته متوالی در صدر جدول فروش بازیهای UK قرار بگیرد. لیست کامل پرترین بازیهای این هفته به شرح زیر است: Call of Duty: Black Ops II
شرکت Square Enix مدتی قبل از Dlc جدیدی با نام Sleeping Dogs : The Zodiac Tournament رونمایی کرد.در این DLC گیمرها در مبارزات رزمی رو در روی هم قرار می گیرند تا در آخر برترین بازیکن جهان برگزیده شود.طبق گفته های استودیوی سازنده ، شانس پیروزی در این تورنومنت داشتن سطح بالا است.در ادامه می توانید تریلری که از بخش گیم پلی بازی و مبارزات با لباس رزمی منتشر شده را دانلود کنید.
دانلود تریلر با حجم ۳۸ مگابایت و کیفیت Hi – Res دانلود تریلر با حجم ۹ مگابایت و کیفیت Lo – Res
کپکام در خبری جدید اعلام کرد که نسخه pc عنوان DmC Devil May Cry در تاریخ ۲۵ ژانویه در خرده فروشی ها و به صورت دیجیتالی قابل دسترس خواهد بود. همچنین همراه با این خبر سیستم مورد نیاز DMC برای pc هم اعلام شد که می توانید در ادامه مشاهده فرمایید.
وظیفه ساخت پورت نسخه pc بازی بر عهده QLOC S.A گذاشته شده است. نسخه pc همچنین قابلیت پشتیبانی از چندین تکنولوزی AMD Eyefinity و تکنولوژی AMD CrossFire را دارا می باشد که این ویزگی به گیمرها این اجازه را می دهد که از قدرت دو یا چند کارت گرافیکی بهره مند شوند و با این کار عملکرد بازی به طور چشم گیری افزایش پیدا می کند. همچنین بازی بر خلاف نسخه های کنسولی بر روی pc قابلیت اجرا بر روی ۶۰ فریم یا بالاتر را دارا می باشد . قابلیت پشتیبانی از ماوس و کیبورد یا گیم پد به مانند دسته های ایکس باکس ۳۶۰ و یا دیگر دسته ها از دیگر ویژگی های نسخه pc می باشد. با خرید بازی از استیم (Steam) مزایایی مانند cloud saving و چیزهای دیگر به شما داده خواهد شد. تهیه کننده ارشد کپکام بر روی بازی dmc الکس جونز در این مورد اعلام کرده است : “عملکرد DMC بر روی AMD شگفت انگیز است “ سیستم مورد نیاز : حداقل سیستم مورد نیاز :
سیستمی که توصیه می شود :
هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) را باید آقای خاص دنیای بازی های کامپیوتری بنامیم. او به تازگی بازی Metal Gear Solid: Ground Zeroes را معرفی کرد که سر و صدای زیادی نیز بپا کرد، اما در مراسم VGA 2012 ما دمویی از یک بازی به نام The Phantom Pain را مشاهده کردیم که اکثر کارشناسان صنعت بازی بر این باور هستند که این بازی Metal Gear Solid 5 است! حال می خواهیم بررسی کنیم که The Phantom Pain همان Ground Zeroes است یا یک نسخه جدیدتر از سری بازی های Metal Gear Solid. درد بازوی دیوید هیتر (David Hayter) دو شخصیت Solid Snake و Big Boss را با صدای آقای دیوید هیتر می شناسیم. او در صفحه Twitter خود درباره تریلر بازی The Phantom Pain این چنین نوشته است: "با دیدن این تریلر در بازوی خودم احساس درد کردم!" آنالیزهای شگفت انگیز اما بعد از انتشار این تریلر، یکی از کاربران NeoGAF آنالیزهای جالبی را روی آن انجام داد. او می گوید: "زمانی که در این تریلر نوشته می شود Two Phantoms Born From Fox اولین نشانه ای است که این بازی به عنوان Metal Gear Solid: Ground Zeroes اشاره می کند. همچنین در صحنه ای از این تریلر مشاهده می کنیم که Snake یا Big Boss در سمت چپ تصویر در حالی دیده می شود که به شکل بدی سوخته است." بعد از این صحنه باید به Goggleهای Snake در اولین تریلر منتشر شده از Ground Zeroes اشاره کنیم. لباس MSF شخصیت Big Boss که در این تریلر بر تن داشت نیز بسیار جالب بود. این لباس اولین بار در بازی Metal Gear Solid: Portable Ops مشاهده شده بود و به شکل بسیار شگفت انگیزی به آن چیزی که Big Boss پوشیده، شبیه است. همچنین باید به این موضوع نیز اشاره کرد که بازی Portable Ops قبل از زمانی است که Big Boss از اتفاقات عجیبی که در The Phantom Pain رخ می دهد، زجر می کشد. اتفاقاتی که او را وارد یک پروژه بسیار وحشتناک می کنند. یکی دیگر از نشانه های بازی، زمانی بود که کوجیما تصویری از یک تصادف را در صفحه Twitter خود منتشر کرد که مربوط به قسمت Mo-Cap بازی در ماه ژوئن می شد. تصویری که دقیقاً مربوط به صحنه زیر می شود. در تصویر بعدی نیز دکتر کیو مارو (Kio Marv) از بازی Metal Gear 2: Solid Snake را مشاهده می کنید که برای پلتفرم MSX عرضه شده بود. این موضوع نیز همیشه بخشی از حماسه MGS بوده است. بازی ای که در سال 1990 در ژاپن عرضه شده بود. در آن بازی مارو یک سوخت جدید که OILIX نام داشت را خلق کرده بود. او توسط مزدوران زنگباری دزدیده می شود. گروهی که زیر نظر Big Boss کار می کردند. صحنه ای که در The Phantom Pain مشاهده می کنید، دقیقاً بیانگر آن بازی است. آیا در این بازی مشاهده می کنیم که Snake جوان، رو در روی Big Boss قرار می گیرد؟ یک نمایش شگفت انگیز در VGA 2012 زمان زیادی از نمایش دموی Ground Zeroes نمی گذشت، اما خیلی ها علاقه مند بودند که اطلاعات بیشتری از این بازی داشته باشند و صحنه های دیگری را از آن مشاهده کنند. این انتظار به نظر در مراسم VGA امسال به پایان رسید. تریلر جدید بازی GZ تحت نام The Phantom Pain به نمایش درآمد. بازی ای که برای کنسول های نسل بعد و به نام استودیوی Moby Dick ساخته می شود. همچنین کارگردان این بازی یک فرد سوئیسی به نام جوآکیم مورگن (Joakim Morgen) است. از این نام می توان 2 نام دیگر که Kojima و Ogre هستند را استخراج کرد. بازی ای از سوی Kojima که Project Ogre نام دارد! نام Joakim همان مدل به هم ریخته شده Kojima است. آقای کوجیما در مراسم VGA امسال حضور داشت. نکته جالب اینجا بود که افرادی که با او در این مراسم بودند، پیراهن هایی به تن داشتند که Moby Dick Studios روی آن نقش بسته بود. این موضوع دلیل دیگری بود که این بازی به سری Metal Gear Solid ارتباط ویژه ای پیدا می کند. همچنین کاملاً مشخص است که این بازی روی موتور FOX Engine پردازش شده است. هنوز مشخص نیست که این تریلر مربوط به بازی Ground Zeroes یا Metal Gear Solid 5 می شود، اما خود کوجیما به این موضوع اشاره کرده بود که این بازی از یک پیش درآمد به یک چیز دیگر تبدیل خواهد شد. در این تریلر مشاهده کردیم که شخصیت Snake در کما بود. بعد از اتفاقاتی که در MGS 3 رخ می دهد، Snake دچار حادثه ای شد که به واسطه آن به کما رفت. در مدتی که او در کما بود، سرباز دیگری با DNA او به وجود آمد. یک قهرمان دیگر و سربازی به شجاعت پدرش. Big Boss که در کما بود در پروژه ای به نام Enfants Trribles مورد استفاده قرار گرفت. در این پروژه 3 فرزند بیولوژیکی از او به وجود آمدند. بچه هایی که Solid Snake ،Liquid Snake و George Seas که به Solidus Snake معروف بود، نام داشتند. اما زمانی که Big Boss از کما خارج می شود، از شدت جراهاتی که این پروژه به او وارد کرده، بسیار ضعیف شده است. گروه The Patriots اکنون سازمانی به نام Militaires sans Frontieres را به وجود آورده اند. سازمانی که 3 سال بعد از اتفاقات بازی Metal Gear Solid: Peace Walker به وجود آمد. به همین دلیل The Phantom Pain می تواند به اتفاقاتی بعد از Peace Walker ارتباط داشته باشد. گلبرگ های سفید زمانی که Big Boss از کما بیدار می شود، گلبرگ های سفیدی را مشاهده می کند. به نظر می رسد که او هنوز از اتفاقاتی که در زمان مرگ Boss رخ داد، ناراحت است و تأثیر زیادی روی او گذاشته اند. این گلبرگ های سفید را در قبلاً در جایی دیده بودیم که Snake با Boss مبارزه می کند و او را از بین می برد، اما هنوز یک سوال مطرح است. چرا Snake یک دست مصنوعی دارد؟ چرا او این دست را در Peace Walker نداشت؟ چرا کوجیما در این لحظه درباره این اتفاق صحبت می کند؟ شاید قبلاً به این موضوع اشاره کرده است؟ کوجیما دست به هر کاری می زند و شاید این دست یکی از توهماتی باشد که Snake پس از به هوش آمدن از کما مشاهده می کند. یکی از سربازهای مورد علاقه ما در اینجا باید به یکی از قهرمان های Terminator سلام کنیم. کوجیما بارها گفته بود که شخصیت Solid Snake را با الگوبرداری از قهرمان فیلم های Terminator، آقای کایل ریس (Kyle Reese) طراحی کرده و او را در بازی Metal Gear که برای MSX ساخته شده بود، قرار داد. یک شخصیت آشنا! زمانی که شخصیت The Phantom Pain روی زمین می افتد، بسیار آشنا به نظر می رسد. آیا ما او را قبلا دیده ایم؟ او Snake است!
رند چاورات (Bertrand Chaverot) مدیر عامل شرکت برزیلی Ubisoft در مصاحبه ای با Techtudo گفت که ممکن است Assassin's Creed بعدی در برزیل باشد. این خبر یا بهتر است بگوییم شایعه، توسط GameSpot از زبان پرتقالی به انگلیسی ترجمه و منتشر شده است.
در دهه 80 میلادی دنیا با فیلم Lethal Weapon از مل گیبسون (Mel Gibson) روبرو شد که در آن 2 پلیس که افراد کاملاً معمولی ای بودند، با همکاری یکدیگر قصد داشتند تا دنیا را از شر خلافکاران پاک کنند و همیشه هم اتفاقات جالبی برای آن ها رخ می داد. بعد از سال ها کمپانی EA با چنین فرمولی دست به ساخت Army of Two زد که ترکیبی از المان های کمدی با صحنه های اکشن بود. اما EA نتوانست این ترکیب را در سطح خوبی نگه دارد و همین موضوع باعث شده که داستان این سری از بازی ها چندان جالب به نظر نرسد. در Army of Two: The Devil’s Cartel استودیوی Visceral Games آن حالت کمدی را به کلی رها کرده و بیشتر روی حالت Co-op بازی تمرکز کرده است. این بازی را می توان مانند Tomb Raider و DmC یک بازیسازی جدید از سری Army of Two نامید. در The Devil’s Cartel با صحنه های جدی تری روبرو می شوید و اکشن بازی هیجان انگیزتر به نظر می رسد. در گیم پلی بازی صحنه های Slow Motion جالبی که در نسخه قبلی وجود داشت نیز دیده می شوند. تخریب ساختمان های بزرگ، سلاح های مختلف، درگیری های نفس گیر، تیراندازی روی هلیکوپتر و... از موارد دیگری هستند که در این بازی با آن ها روبرو می شوید. حالت Co-op در The Devil’s Cartel چهار نفره است که راه های مختلفی را پیش روی هر کدام از شخصیت های بازی قرار می دهد. در این قسمت می توانید با استراتژی های مختلف بازی کنید و از راه های گوناگون دشمنان را دور بزنید. همچنین می توانید یک عملیات چهار نفره بسیار جالب را در این بازی تجربه کنید. در این حالت اگر از دیگر بازیکنان فاصله بیشتری بگیرید، بازی به شما مأموریت های مختلفی می دهد. همچنان سیستم پناه گرفتن، بخش مهمی از بازی را تشکیل می دهد. از دیگر قسمت های جالب بازی Overkillهای جدیدی است که به آن اضافه شده اند. این حالت های جدید باعث می شوند تا شما و هم تیمیتان صحنه باشکوهی از درگیری ها را تجربه کنید. کارهای مختلف مانند تیراندازی به سر دشمنان، دور زدن آن ها و پشتیبانی از یارتان باعث می شوند تا میزان مشخصی Overkill بدست بیاورید. زمانی که آن را فعال می کنید، حالتی مانند Bullet Time در بازی فعال می شود. در این حالت شما می توانید آهسته دشمنان بیشتری را از بین ببرید و تیرهای شما نیز صدمات بیشتری به بار می آورند. حتی برای یادآوری این موضوع که شما می توانید از حالت Overkill استفاده کنید، صفحه نمایش شما کمی حالت زرد رنگ پیدا می کند. هیجان بسیار زیادی در این قسمت ها قرار داده شده که با سلاح های مختلف می توانید انواع و اقسام آن ها را تجربه کنید. اگر درجه Overkill هر دو شخصیت بازی پر شده باشد، شما می توانید قابلیت Double Overkill را اجرا کنید که قوی تر، خونین تر و دارای صحنه آهسته بیشتری است و می توانید افراد بیشتری از بین ببرید. Visceral به این موضوع اشاره کرده که هنوز بسیاری از قابلیت های جدید بازی را معرفی نکرده، اما تا این لحظه محیط ها جالب به نظر می رسند و قسمت های اکشن بسیار خوب از کار درآمده اند. همچنین دیالوگ های به یادماندنی تری در The Devil’s Cartel قرار دارند تا روند بازی را تأثیرگذارتر کند. روند بازی اکشن تر شده و صحنه های سینمایی بیشتری نیز در بازی قرار دارند. این طور که معلوم است، Army of Two: Devil’s Cartel در مقایسه با 2 نسخه قبلی، بسیار بهتر است و نوآوری های بیشتری در آن دیده می شود. این بازی قرار است در بهار سال 2013 راهی بازار شود. Game of the Year - The Walking Dead: The Game-Telltale Games Studio of the Year - Telltale Games Best Xbox 360 Game - Halo 4-Microsoft Studios/343 Industries Best PS3 Game – Journey-Sony Computer Entertainment/thatgamecompany Best Wii / Wii-U Game - New Super Mario Bros. U-Nintendo Best PC Game - XCOM: Enemy Unknown-2K Games/Firaxis Games Best Handheld / Mobile Game -Sound Shapes-Sony Computer Entertainment/Queasy Games Best Shooter - Borderlands -2K Games/Gearbox Software Best Action Adventure Game – Dishonored-Bethesda Softworks/Arkane Studios Best RPG - Mass Effect 3-Electronic Arts/BioWare Best Multi-Player Game - Borderlands 2-2K Games/Gearbox Software Best Individual Sports Game – SSX-Electronic Arts/EA Canada Best Team Sports Game - NBA 2K13-2K Sports/Visual Concepts Best Driving Game - Need For Speed Most Wanted-Electronic Arts/Criterion Games Best Fighting Game - Persona 4 Arena-Atlus/ARC System Works/Atlus Best Adapted Video Game - The Walking Dead: The Game-Telltale Games Best Independent Game – Journey-thatgamecompany Best Graphics - Halo 4-Microsoft Studios/343 Industries Best Song in a Game - "Cities" by Beck-Sound Shapes Best Original Score – Journey-Sony Computer Entertainment/thatgamecompany Best Performance By a Human Male - Dameon Clarke as Handsome Jack-Borderlands 2 Best Performance By a Human Female - Melissa Hutchison as Clementine-The Walking Dead: The Game Best Downloadable Game - The Walking Dead: The Game-Telltale Games Best Social Game - You Don't Know Jack-Jellyvision Games Best DLC - Dawnguard – The Elder Scrolls V: Skyrim-Bethesda Softworks/Bethesda Game Studios Most Anticipated Game - Grand Theft Auto V-Rockstar Games
رومیان اولین یگان قابل بازی معرفی شده برای Total War: Rome 2
به تازگی اولین یگان از نیروها در بازی Total War: Rome 2 رونمایی شد و این دسته از نیروها رومیان هستند. به گفته SEGA گروه های بیشتری در هفته ها و ماه های آتی رونمایی خواهند شد. در این بازی استراتژی نیروهای رومی، یونانی، بربر ها و جوامع شرقی در بازی جای دارند که هر کدام از آن ها نیروها و سیستم سیاسی خاص خود را دارا می باشند. هر کدام از این نیروها ساختار مدنی، نظامی و مهندسی خاص خود را دارا بوده و مشکلات و ضعف های خاص خود را نیز دارند. یگان خاصی مانند رومیان دارای خود به خانواده هایی دیگر تقسیم می شوند که هر کدام مزایای منحصر به فردی را دارند که به عنوان صفات خاص آن دسته می توان از آن بهره برد. انتظار می رود عنوان Total war: Rome 2 درسال 2013 برای PC عرضه گردد.
![]()
تاریخ انتشار بازی GTA توسط سایت آمازون منتشر شده است . بازی مولتی پلتفرم GTA V در June 19 سال 2013 برای دو کنسول XBOX360 و PS3 منتشرخواهد شد . June 19 روز سه شنبه خواهد بود . در روز سه شنبه بازی ها در آمریکای شمالی منتشر میشوند. شرکت rockstar تا کنون فقط منتشر شدن این بازی در بهار سال 2013 را تایید کرده است و جزئیاتی مربوط به ماه و روز انتشار را تایید نکرده است. شما میتوانید از طریق لینک ، برورسانی سایت آمازون در مورد تاریخ انتشار GTA V را مشاهده کنید .
کمپانی Ubisoft یک سال بی نظیر را پشت سر گذاشت و توانست با عرضه Assassin’s Creed III و چند بازی دیگر عملکرد بهتری نسبت به سایر کمپانی های بازیسازی داشته باشد، اما کار آن ها با سال 2012 به پایان نرسیده است. آن ها هنوز یک دنیای جدید را برای بازی های کامپیوتری در دست دارند. این بازی در E3 گذشته سر و صدای اساسی و یک طوفان بی نظیر به پا کرد. Far Cry 3 که توسط Ubisoft Montreal و 5 استودیوی دیگر این کمپانی ساخته شده، یک تحول بزرگ در این سری و عناوین Open-World در سبک اول-شخص تیراندازی به حساب می آید. داستان دیوانه! تعریف شما از دیوانگی چیست؟ فردی که دست به کارهای وحشتناکی می زند، بدون اینکه احساسی نسبت به آن کارها داشته باشد؟ فردی که می تواند انسان های زیادی را بکشد و خم به ابرو نیاورد؟ کسی که از آزار و اذیت دیگران لذت می برد؟ تعریف شما از دیوانه هر چه که باشد، دوست ندارید با چنین فردی روبرو شوید، آن هم درست در زمانی که با دوستانتان به تفریح و خوشگذرانی رفته اید! این اتفاق در Far Cry 3 برای جیسون برادی (Jason Brody)، برادرانش و سایر همراهانش رخ می دهد. گروهی جوان که برای تفریح در یک برنامه پرواز و پرش آزاد ثبت نام کرده اند و اینبار برای این کار برفراز جزیره ای پرواز می کنند که اتفاقات شومی را برای آن ها به همراه می آورد. در اوج شادی و هیجان، آن ها به یکباره به دست گروهی به رهبری دیوانه ای به نام واس(Vaas) می افتند. واس به راستی یک انسان دیوانه است. او این گروه را زندانی می کند و قصد دارد آن ها را از بین ببرد. سکانس آغازین بازی با فیلمی از کارهایی که این گروه انجام داده اند، شروع می شود. فیلمی که واس در حال تماشای آن است و به نوعی جیسون و گروهش را نیز مسخره می کند. واس عاشق تحقیر کردن دیگران و نمایش دادن قدرتش است. به ظاهر، انسان بسیار نترسی است و حماقت را می توان در او معنا کرد. واس و گروهش جزو بزرگترین گروه های قاچاق انسان و برده به حساب می آیند و به همین دلیل این افراد برای آن ها ارزش بالایی دارند. اما اگر هم مجبور شوند، آن ها را به راحتی می کشند. در ابتدای بازی، جیسون به همراه برادرش فرار می کنند، اما در لحظه ای که در حال خارج شدن از کمپ دزدان هستند، واس آن ها را پیدا می کند و برادر جیسون را می کشد. اما به جیسون فرصت فرار می دهد تا به نوعی با این کارش او را به مبارزه برای زنده ماندن و بقا در این جزیره فرامی خواند. جیسون پس از فرار، با افراد دیگری مواجه می شود که قصد دارند با نیروهای واس مبارزه کنند. کسانی که می خواهند از روح جزیره دفاع کنند و باقی مانده های آن را سالم نگه دارند. جیسون برای اینکه بتواند با واس مبارزه کند و سایر دوستان و برادر کوچکترش را نجات دهد، باید به قهرمان جزیره تبدیل شود. قهرمانی که ریشه در فرهنگ و آداب و رسوم این قبیله مرموز دارد. وقتی جیسون وارد این جزیره می شود، قدرت های مرموز آن را حس می کند. اگر دوست داشتید که در جزیره ای مانند آن چیزی که در سریال Lost وجود داشت، بازی کنید، Far Cry 3 این آرزوی شما را برآورده کرده است. جیسون در قسمت های مختلف این جزیره با رویاهای عجیبی روبرو می شود که برخی از آن ها نشانه هایی در واقعیت دارند و به او کمک می کنند تا مسیر درست را در پیش بگیرد. او برای اینکه بتواند به یک جنگجوی واقعی تبدیل شود، باید کارهای مختلفی را انجام دهد. جیسون قدرت های زیادی را از جزیره دریافت خواهد کرد که نماد آن ها با خالکوبی هایی روی تنش مشخص می شوند. بازی سرشار از اتفاقات مرموز است و همین موضوع حس بسیار خوبی را در آن به وجود آورده است. جزیره ای که در آن گرفتار شده اید نیز نقش جالبی را در بازی ایفا می کند. اکثر شخصیت های این سرزمین، دارای رازهای جالبی هستند که با پیشرفت در بازی به آن ها پی خواهید برد. داستان بازی همیشه شما را با قسمت های جدید غافلگیر می کند. سکانس هایی که واس در بازی حضور دارد، واقعاً عالی از کار درآمده و او را به یک شخصیت منفی بی نقص تبدیل کرده است. همچنین کارگردانی بازی نیز در سطح مثال زندنی ای قرار دارد. صحنه های بسیار زیبای بازی و نوع به نمایش آن ها باعث شده تا بازی بیش از پیش جذاب و هیجان انگیز باشد. Far Cry 3 تنها ظاهری اکشن دارد، اما شخصیت پردازی های آن به قدری خوب از کار درآمده که شما می توانید به سرعت با آن ها ارتباط برقرار کنید. گرافیک درک این موضوع که Far Cry 3 با چنین گرافیکی به صورت مولتی پلتفرم ساخته شده، بسیار سخت است، اما باید آن را باور کنیم. Ubisoft برای ساخت این بازی موتور Dunia را با تغییرات گسترده ای روبرو کرده و نتیجه کار آن ها در Dunia 2 خلاصه شده و به راستی یک دنیای بسیار زیبا را در این بازی خلق کرده که می توان نهایت جزئیات را در آن مشاهده کرد. در جزیره بسیار زیبای Far Cry 3 هر چیزی که باید انتظار داشته باشید را مشاهده می کنید. محیط های جنگلی که از درخت های مختلف و چمنزارهای وسیع تشکیل شده، زیبایی خاصی به بازی بخشیده اند. پوشش گیاهی بی نظیر است. از گل ها و علف های مختلف با رنگ ها و شکل های مختلف گرفته تا پیچک ها و گیاهان دریایی ای که در کف دریا و رودخانه ها قرار دارند، بازی را وارد فضایی رویایی می کنند. در کنار آن ها باید به تنوع حیوانات و جانورانی که در بازی مشاهده می کنید نیز اشاره کرد. انواع و اقسام حیوانات اهلی و وحشی مانند خوک، گرگ، گوزن، گراز، ببر، گاو وحشی، بز، مار، حشرات مختلف، شیر و... را در این بازی مشاهده می کنید. تنوع پرندگان نیز بسیار بالا است و در گوشه و کنار جزیره به چشم می خورند. طراحی حیوانات بسیار خوب صورت گرفته و انیمیشن های نرم و روانی برای آن ها طراحی شده که بتوانند به طور واقعی در محیط حرکت کنند. جزیره از قسمت های مختلفی تشکیل شده که می توانید به آن قسمت ها بروید. می توانید به بالای بلندترین آبشار بروید و زیبایی منطقه را تماشا کنید. می توانید به درون غارهای تاریک بروید و در آن ها به جستجو بپردازید و در برخی موارد ماجراهای جالبی را تجربه کنید. می توانید به دریا بروید و غروب خورشید را نگاه کنید. از بالای تپه ای سرسبر که تمام جزیره از بالای آن پیدا است، طلوع خورشید و هاله های نور آن را ببینید که به محیط رنگ زندگی می بخشند. نورپردازی نیز واقعاً زیبا از کار درآمده است. در بازی گردش روز و شب را شاهد خواهید بود و به همین دلیل نورپردازی نقش بسیار مهمی را در این زمینه ایفا می کند. تغییر زاویه خورشید باعث می شود که سایه ها نیز کاملاً داینامیک خلق شوند و با جهت نور، مسیر سایه ها نیز تغییر می کند. وجود چنین صحنه هایی باعث می شود تا برای مدتی دست از بازی بردارید و به تماشای محیط مشغول شوید. کیفیت بافت ها بسیار بالا است و این موضوع در تمام قسمت ها قابل مشاهده است. کیفیت سنگ های کوهستان، مکان های خاکی که با سنگ ریزه همراه هستند، با جزئیات زیادی همراه است. در کنار این موضوع باید به طراحی شخصیت ها نیز اشاره کرد. موتور Dunia 2 در این قسمت با پیشرفت های بسیار زیادی همراه بوده و به همین دلیل بخش طراحی شخصیت ها، صورت و Mo-Cap بسیار عالی از کار درآمده است. ضبط حرکات بسیار نرم و روان صورت گرفته و باورپذیر به نظر می رسند. این موضوع به خصوص در شخصیت واس که فردی دیوانه با اخلاق غیر قابل پیش بینی است، به خوبی دیده می شود. در هر قسمت از بازی می توانید دشمنان و یا افرادی را مشاهده کنید که به کارهای مختلفی مشغول هستند و طراحی خاص خودشان را دارند. تغییر شرایط آب و هوایی نیز در بازی وجود دارد و به صورت کاملاً تصادفی و Real-Time رخ می دهد. موسیقی/صداگذاری مسلماً یک دنیای Open-World بسیار زیبا که شامل یک جزیره افسون کننده و محیط هایی رویایی می شود، بدون موسیقی نمی تواند تأثیر کاملش را روی بازیکنان بگذارد. قطعه های مختلفی که در Far Cry 3 می شنوید، می توانند شما را در زیبایی مناظری که مشاهده می کنید، غرق کنند. از طرف دیگر، موسیقی ها به خوبی در قسمت های اکشن می توانند هیجان را بالا ببرند و آدرنالین خون شما را افزایش دهند. تنوع موسیقی ها بسیار خوب است و حالت ارکسترال آن ها فضای حماسی بازی را بیشتر کرده است. آقای برایان تایلر (Brian Tyler) در این چند سال اخیر در دنیای بازی های کامپیوتری همانند سینما به شهرت خوبی دست پیدا کرده است. او قبلاً روی بازی های Need for Speed: The Run و Call of Duty: Modern Warfare 3 آهنگسازی کرده و هم اکنون به عنوان آهنگساز بازی Army of Two: The Devil's Cartel نیز مشغول فعالیت است. البته بازی بدون موسیقی نیز بسیار جالب به نظر می رسد. مواقعی که در محیط گردش می کنید، این صدای محیط است که شما را به دنبال خودش می کشاند. صداگذاری روی محیط شامل کوچکترین صداها می شود. صدای وزش باد و عبور آن از لا به لای درختان و صدای برگ درختان در کنار صدای جانوران دقیقاً حس حضور در طبیعت را تداعی می کنند. صدای قدم های شما در قسمت های مختلف به خوبی قابل تشخیص است و حتی می توان گفت که هم اکنون روی چه سطحی راه می روید. بعد از این موضوع باید به صداگذاری روی شخصیت ها اشاره کرد که از اولین دموهای منتشر شده از بازی، می شد حدس زد که صداپیشه های بسیار خوبی برای آن انتخاب شده اند که توانسته اند به شخصیت های بازی جلوه دیگری ببخشند. استفاده از بازیگران هالیوود برای صداپیشگی و ضبط حرکات باعث شده که صدای شخصیت ها و حرکات آن ها بسیار هماهنگ باشند. مایکل مندو (Michael Mando) که به عنوان Mo-Cap شخصیت واس و صداپیشه او در بازی بوده، عملکرد فوق العاده ای را از خودش بجا گذاشته است. از همان صحنه ابتدایی بازی که واس را مشاهده می کنید، به این موضوع پی خواهید برد که صداگذاری او باعث شده که این شخصیت تا این اندازه نفرت انگیز و جالب توجه باشد. مندو به خوبی توانسته حس دیوانگی واس را به نمایش دربیاورد و این موضوع را می توانید در بیان دیالوگ ها، فریادها و رفتارهای مختلفی که انجام می دهد، مشاهده کنید. همچنین بازیگران دیگری مانند ناتالی براون (Natalie Brown) بجای شخصیت دیسی (Daisy)، رابرت کروکس (Robert Crooks) در نقش جیسون، فی کینگزلی (Faye Kingslee) بجای شخصیت سیترا (Citra) در این بازی به صداپیشگی و ایفای نقش پرداخته اند. گیم پلی Far Cry 3 با همان گیم پلی نسخه های قبلی روبرو خواهید شد. یک دنیای Open-World با مراحلی که می توان آن ها را به صورت Sandbox به پایان رساند. بجز مراحلی که باید در آن ها کار خاصی را انجام دهید، محدودیتی را برای بازی کردن پیش روی شما قرار ندارد. دنیای بسیار بزرگ بازی به شما این اجازه را می دهد که به قسمت های مختلف آن بروید و کارهای مختلفی انجام دهید و مأموریت های جانبی متعددی را به پایان برسانید. البته در Far Cry 3 دیگر با یک روند کاملاً اکشن روبرو نیستید. این بازی دارای المان های نقش آفرینی هم هست که باعث می شود بازیکن در طول بازی قدرت های بیشتری بدست بیاورد. با انجام هر گونه فعالیت و مأموریت Skill Point بدست می آورید. با این SPها می توانید به منوی ارتقاء قدرت ها بروید و قابلیت های جدیدی را برای جیسون آزاد کنید. قدرت های جیسون به 3 دسته تقسیم می شوند که هر کدام قابلیت های ویژه ای برای او به همراه دارند. برخی از آن ها میزان سلامتی، سرعت بهبودی و کاهش آسیب را برای شما به همراه می آورند و برخی دیگر قدرت های فیزیکی ای مانند پرش های بلند، لیز خوردن در هنگام دویدن و یا تیراندازی در هنگام سرخوردن از طناب را به شخصیت اصلی بازی می دهند. برخی دیگر از این قدرت های نیز در زمان استفاده از سلاح ها و مخفی-کاری ها به کار شما می آیند. این قدرت ها به صورت خالکوبی هایی روی بدن جیسون خودنمایی خواهند کرد و هر چقدر این خالکوبی ها بیشتر شوند، شما به قهرمان افسانه ای آن ها نزدیک تر می شوید. البته باز کردن این قدرت ها باعث می شود که مأموریت های بازی را بهتر و هیجان انگیزتر به پایان برسانید. بازگرداندن میزان سلامتی جیسون در بازی نیز با روند جالبی همراه است. تنوع گیاهی بازی تنها برای زیبایی بازی طراحی نشده است. گیاهان دارویی بسیار زیادی در میان آن ها دیده می شوند که با جمع آوری آن ها می توانید داروهایی برای بازگرداندن سلامتی خود درست کنید. در کنار این موضوع، در برخی مراحل با بسته های کمک های اولیه نیز روبرو می شوید که می توانید از آن ها استفاده کنید. در ابتدای بازی، جیسون به عنوان یک انسان معمولی که تا کنون در درگیری های این چنینی شرکت نداشته، با محدودیت های زیادی روبرو است. به طور مثال او نمی تواند بیش از یک سلاح حمل کند و یا میزان سلامتی او کم است و سریع کشته می شود. حتی او در زمان تیراندازی نیز نمی تواند درست روی هدف تمرکز کند. به همین دلیل حتماً باید از قدرت هایی که در اختیار دارید، استفاده کنید تا جیسون رفته رفته توانایی انجام کارهای مختلف را بدست بیاورد. برای اینکه جیسون بتواند تجهیزات بیشتری حمل کند، نیاز به وسایل مختلفی دارد. این وسایل را نمی توانید از فروشگاهی خریداری کنید و باید آن ها را از طبیعت درخواست کرد. به طور مثال جیسون برای حمل پول بیشتر، نیاز به کیف جادارتری دارد و یا برای حمل سلاح بیشتر نیاز به کمربندی جدیدتر دارد. قسمتی به نام Crafting در منوها وجود دارد که به وسیله آن می توانید این تجهیزات را ارتقاء دهید، اما برای درست کردن آن ها نیاز به پوست حیوانات مختلف دارید. در نقشه بازی مکان حیوانات مشخص شده که با رفتن به آن قسمت ها می توانید آن ها را شکار کنید، اما در این قسمت ها باید مواظب باشید که خودتان شکار نشوید! در بازی با کمپ های دزدان دریایی و برج های رادیویی مختلفی روبرو می شوید. پاکسازی کمپ ها امتیازات مختلفی را به شما خواهد داد و از کار انداختن برج های رادیویی باعث می شود تا نقشه به میزان بیشتری برای شما باز شود و همین طور سلاح رایگان به شما داده خواهد شد. در زمان مبارزه ها نیز باید به این موضوع نیز توجه داشته باشید که دشمن از سمت های مختلفی می تواند شما را محاصره کند و سریع شما را از بین ببرد. هوش مصنوعی دشمنان در سطح بسیار خوبی قرار دارد و اگر بیش از حد در یک جا به مبارزه بپردازید، افراد بیشتری به سمت شما خواهند آمد. دشمنان می توانند با بی سیم و یا فعال کردن آژیر خطر یکدیگر را خبر کنند و شرایط را برای شما سخت تر کنند. به همین دلیل بازی المان های مخفی-کاری را نیز در بازی قرار داده است. با مخفی-کاری می توانید دشمنان را به وسیله چاقو از بین ببرید و جسد آن ها را پنهان کنید. حتی با این کار می توانید کمپ های مختلف را از وجود دزدان پاک کنید. البته مخفی-کاری در این بازی با چالش های زیادی همراه است. شاید وقتی که در حال مخفی-کاری هستید، یک مار به شما حمله کند و موقعیت شما را لو دهد! استفاده از وسایل نقلیه مختلف مثل اتومبیل ها، موتور، جت اسکی، کایت و... نیز به شما این اجازه را می دهند تا بتوانید به قسمت های مختلف محیط بازی سفر کنید. مبارزه هایی که در روند داستانی بازی به نمایش درمی آیند حالت سینمایی و هیجان انگیزتری دارند و مبارزه جیسون و واس در صحنه های مختلف جذابیت خاصی به بازی بخشیده است. گیم پلی Far Cry 3 بسیار خلاقانه، چالش برانگیز و درگیر کننده است و کاری کرده که بازیکنان به تمام قسمت های بازی سفر کنند و کارهای مختلفی را برای پیشرفت انجام دهند. نتیجه گیری Far Cry 3 را می توان بهترین بازی سال 2012 نامید که متأسفانه حتی به قرعه کشی VGA 2012 هم نرسید. شاید کمتری کسی تا قبل از عرضه Far Cry 3 فکرش را می کرد که این بازی تا این حد عالی از کار دربیاید. Ubisoft با این اثر توانست کارنامه بسیار خوبی را در سال 2012 از خودش بجا بگذارد. بنظر می رسد که این Box Art برای تمام پلتفرم ها به همین شکل خواهد بود. BioShock: Infinite قرار است در 26 فبریه 2013 برای Xbox 360 ،PS3 و همچنین PC عرضه شود. همان طور که میدانید همواره یکی از عناوین انحصاری و موفق کنسول Xbox 360، سری فورتزا بوده است. آخرین نسخه این سری پیش از عرضهی عنوان “فورتزا: افق”، “فورتزا موتوراسپورت ۴″ میباشد که در سال گذشته عرضه شد و نخستین ویژگی آن که همه را به تحسین واداشت گرافیک خیره کننده و بینظیر آن بود؛ امّا کم و کاستیهایی نیز مانند وجود باگهای مختلف و دیگر اشکالات در بازی وجود داشتند که قابل چشم پوشی نیز نبودند. این بار استودیو “پلیگراند” تحت نظر شرکت مایکروسافت دست به ساخت یک “اسپینآف” از سری فورتزا با نام”فورتزا: افق” زده است که نسبت به عناوین پیشین این سری دچار تغییر و تحولات بسیاری شده و توانسته مخاطبان بیشتری جذب کند. قطعا پس از “هیلو ۴″ عنوان “فورتزا: افق” یکی دیگر از انحصاریهای موفق Xbox 360 در سال جاری است که در این مطلب به بررسی آن خواهیم پرداخت. نام:Forza: Horizon فستیوال به سبک فورتزا بازی از آن جایی آغاز میشود که کنترل یک اتوموبیل “آوانتادور” را در اختیار دارید و در حال عبور هستید که موضوعی در کنار خیابان توجه شما را جلب میکند. شما وارد فستویال یا همان جشنواره بزرگ شهر “کلرادو” میشوید که باید در آن با ماشینهای دیگر رقابت کنید و پول بیشتری در بیاورید! همان طور که میدانید قرار دادن داستان در عناوین مسابقهای چندان لازم نیست و اشکالی در بازی به وجود نمیآورد، اما این بار سازندگان بازی جهت ایجاد بهانهای برای این مسابقات بزرگ در ابتدا داستان را در چند سکانس روایت میکنند؛ خبرنگاران با کنجاوی به این طرف و آن طرف میروند و همه جا غوغایی برپا است، چرا که جشنوارهای بزرگ در حال برگزاری است که قرار است شما نیز در آن شرکت کنید. اما نکته جالب این است که پس از این دیگر تا پایان بازی هیچ خبری از ادامه آن داستان و آن جشنواره و آن خبرنگاران و …نمیشود! درست است که قرار دادن داستان در عناوین مسابقهای لزومی ندارد اما این بدان معنی نیست که داستان به یک باره رها شود و حتی در پایان بازی هم ما نفهمیم ماجرای آن جشنواره به کجا رسید. اما به هر حال همین نیز بهانه خوبی برای شروع یکی از بهترین عناوین مسابقهای است. فستیوال عجیب! گیمپلی “فورتزا: افق” همه چیز دارد؛ از مسابقه بسیار معمولی با تعداد ۸ اتوموبیل تا مسابقهای دیوانهوار و عجیب با هلکوپترها و بالنها! پس از آغاز جشنواره باید به رقابت با دیگران در سطح پایینی بپردازید؛ در ابتدا هم تنوع ماشینهایی که در اختیار دارید کم است و هم قابلیت آنها و همین موضوع انگیزه بالایی به شما میدهد تا بهتر بازی کنید و اعتبار بیشتری پیدا کنید. تغییر اساسی که در گیمپلی عنوان “فورتزا: افق” نسبت به نسخه قبلی آن به وجود آمده است، آرکیدگونه شدن مسابقات است و این بار بر خلاف گذشته اصلیترین هدف بازی شبیهساز بودن و حرفهای بودن آن مانند رقابتهای واقعی نیست؛ بلکه این بار به شما توانایی آن داده میشود که کمی از واقعیت دورتر شوید و مسابقات متفاوت و هیجان انگیزتری را تجربه کنید. اما پس از این موضوع نخستین نکتهای که به چشم میخورد این است که تنوع مسابقات “فورتزا: افق” پس از مدتی کم و گاها تکراری میشوند که این نسبت به عنوان “فورتزا ۴″ یک پسرفت به شمار میآید؛ در این نسخه دیگر شاهد خیلی از رقابتهای مختلف “فورتزا ۴″ که در طول گیمپلی از تکراری شدن آن جلوگیری میکردند، نیستیم. انواع مسابقات “فورتزا: افق” را میتوان به دو نوع “تک به تک” و “گروهی” تقسیم بندی کرد. یک سری از مسابقات کاملا معمولی هستند و آنها را در همه عناوین مسابقهای دیدهایم، یعنی مسابقات ۸ نفره که نوآوری جدیدی ندارند. یک گروه دیگر از مسابقات که هیجان زیادی دارند نیز مسابقه دادن با انواع هلیکوپترها و از این قبیل وسایل است که در نوع خود واقعا جالب و جدید هستند. مسابقات “تک به تک” که در آخر هر مرحله برگزار میشوند یکی از جذابترین مسابقات بازی هستند؛ طراحی این مسابقهها که با یک ماشین دیگر و در مسیرهایی مناسب برگزار میشود باعث شده که این بخش آدرنالین خون شما را بسیار بالا ببرد و عمق هیجان را به شما نشان دهد! در صورت برنده شدن در این رقابتها ماشین حریف شما متعلق به خودتان میشود. یکی دیگر از تغییرات مثبتی که گیمپلی “فورتزا:افق” به خود دیده است، تغییر زمان شب و روز مانند واقعیّت است که این ویژگی باعث خلق صحنهها و ابتداکارات بسیار در بازی شده است. اگر میخواهید به اندازهای که وقتی شمارههای نخست “رزیدنت اویل” را بازی میکردید، بترسید؛ پیشنهاد من به شما مسابقه دادن در کوهستانهای دور افتاده و پر پیچ و خم دورن نقشه بازی و قسمت شمالی آن است! با توجّه به طراحی دقیق جانوران اطراف محیط نیز چه بسا با شیری، پلنگی چیزی هم مواجه شوید! این گونه مسابقات واقعا دلهره آورند. ![]() مسابقه با یک هواپیما! آن هم با یک ماشین تقریبا متوسط و جالبیاش این است که به راحتی میتوان برنده این مسابقه شد! همچنین با توجه به تبدیل شدن محیط “فورتزا:افق” به یک دنیای Open World امکان مسابقه دادن در هر منطقه و در هر ساعت از روز فراهم است و با استفاده از این قابلیّت میتوان شاهد صحنههای بسیار زیبایی مانند طلوع و غروب خورشید بود که به زیبایی هرچه تمام طراحی شدهاند و هر منتقد سرسختی را به وجود میآورند! با توجّه به Open World بودن بازی “فورتزا:افق”، میتوان در هر منطقهای از نقشه وسیع شهر “کلرادو” که واقعی است و با کمک عکسهای ماهوارهای تهیه شده است؛ گشت و گذار کرد. همچنین در گوشه و کنار این محیط وسیع مسابقههای ویژهای قرار دارند که امتیاز برنده شدن در آنها نسبت به مسابقههای درون جشنواره بسیار بیشتر است. علاوه بر این اگر خوب همه جای نقشه را بگردید به ماشینهای قدیمی و زیبایی نیز بر میخورید که خود به خود به سوی آنها جذب خواهید شد. امّا گشت و گذار در محیط بازی نیز به خودی خود دلپذیر است و حتّی میتوان از منظرههای بینظیری که گاها” با آنها برخورد میکنید عکس بگیرید و در قسمت آنلاین بازی آن را به دیگران نشان دهید. ![]() این همان جاییست که گفتم بروید تا بترسید!بازی با زاویه درون ماشین و از چشم راننده نیز برخلاف خیلی از عناوین مسابقهای دیگر لذت بخش است. کنترل همهی ماشینها در “فورتزا: افق” بسیار خوش دست و عالی است و رانندگی آن هم با زاویهای که از چشم راننده است واقعا حس خوبی برای بازیکننده دارد. امّا این خوش دست بودن و نرم بودن ماشینها کمی آزار دهنده نیز میشود! برای مثال کنترل ماشینهای امروزی و مدل بالا به همان اندازه نرم و خوب است که ماشین قدیمی که در گوشهای از نقشه آن را پیدا کردهاید و برای چندین سال پیش است! یکی از ویژگیهای واقعا خوب و عالی “فورتزا: افق”، هوش مصنوعی کاملا بدون نقص و عالی آن است. خوشبختانه مانند عناوینی مثل “مست وانتد ۲″ شاهد این موضوع نیستیم که چند ثانیه پس از سرنگون شدن یکی از رقبا در خیابان همان ماشین بیاید و یک خراشی به ماشین ما بیندازد و فرسنگها از ماشین ما دورتر شود! در این عنوان اگر ماشینی را از مسیر منحرف کنید دیگر شانس برنده شدنش بسیار کم است و به راحتی هم از شما جلو نخواهد زد؛ حتی اگر با بالاترین درجه سختی بازی کنید. اما همراه با بالاتر بردن درجه سختی بازی کمی از ویژگیهای آرکید گونه آن کم میشود و در عوض بازی کمی سبک شبیهسازتری نسبت به درجههای پایین تر پیدا میکند. تنوع ماشینهایی که در “فورتزا: افق” وجود دارند بسیار زیاد است و به ۱۲۰ نوع مختلف میرسد و چند راه برای دسترسی به آنها وجود دارد؛ یکی شرکت در مسابقات و کسب پول و خرید آنها، یکی مسابقه دادن به ماشینهای دیگر به صورت “تک به تک” که در صورت پیروز شدن میتواند آن ماشین را مال خود کنید و …در نتیجه در قسمت تنوع ماشینهای این عنوان محال است کمبودی احساس کنید. یکی از ویژگیهای مثبت دیگر و بسیار خوب “فورتزا: افق”، توانایی طراحی یک ماشین به دلخواه خود است. در اصل دست شما آن قدر در طراحی و اسپورت کردن ماشین باز است که احساس میکنید یک برنامه فوتوشاپ کامل در بازی وجود دارد؛ تا حدی که میتوانید با دوستانتان عکس دستجمعی بگیرید و آن عکس را بر روی ماشین خود هک کنید! اما یک نکته بسیار جالب و خوب که برای بهره گیری از امکانات ارتقای ماشین در “فورتزا: افق” قرار داده شده است؛ وجود ۱۰۰ تابلو “آپگرید” در محیط وسیع بازی است که با تخریب هر یک از آنها یک درصد تخفیف برای استفاده از امکانات مختلف دریافت میکنید؛ حال اگر همه ۱۰۰ تابلو را خراب کنید دیگر نیاز به خرج کردن پول هم نیست! گیمپلی “فورتزا: افق” واقعا سرگرم کننده است و آن قدر مسابقات مختلف و چالشهای هیجان انگیز در جای جای نقشه بازی وجود دارد که تا مدتها میتوانید خود را با همین بازی سرگرم کنید؛ فقط حیف که دقت در طراحی ماشینها نسبت به “فورتزا ۴″ کمی افت کرده و علاوه بر این بعضی از اتوموبیلهای معروف برخی نامهای تجاری بزرگ نیز در بازی حضور ندارند. بخش چند نفره بازی نیز مانند همه عناوین سری “فورتزا” دارای مودهای بسیار جذاب است و این بخش نیز ارزش این بازی را دو چندان میکند. در “فورتزا: افق” نیز مودهای مختلفی برای رقابت با دیگران به سبکهای مختلف وجود دارد اما تا حدودی تفاوت زیادی با بخش چند نفره “فورتزا ۴″ ندارد؛ به هر حال پیشنهاد میکنم بخش چند نفره این بازی را هرگز از دست ندهید. ![]() نورپردازی بازی واقعا زیباست.تعداد ماشینهای موجود در بازی نیز آن قدر زیادند که وقتی آنها را میبینید دلتان به حال خودتان میسود که چرا پول ندارید آنهارا بخرید! معنای واقعی “افق” گرافیک عنوان “فورتزا: افق” را میتوان در یک کلمه توصیف کرد؛ “بینظیر”، امکان ندارد با مشکل گرافیکی و یا افت فریم، باگ و هر چیز دیگری که مانع لذت بردن از بازی بشود، مواجه شوید. گرافیک این بازی به همراه نورپردازی آن واقعا تحسین برانگیز است و هیچ اشکالی بر آن وارد نیست. اگر به گشت و گذار در نقشه بازی بپردازید حتی یک گوشه از نقشه را نیز پیدا نمیکنید که بدون ریزهکاری و دقت در طراحی آن وجود داشته باشد؛ همه محیطهایی که در این بازی مشاهده میکنید با جزئیاتی فوقالعاده زیبا طراحی شدهاند. نورپردازی بازی نیز از همیشه بهتر است و همین موضوع بازی را بیشتر به واقعیت نزدیک میکند. اما یکی از بزرگترین اشکالات “فورتزا: افق”، تخریب پذیری ماشینها و در بعضی مواقع بخورد بسیار مصنوعی و خشک اتوموبیلها در خیابان است. همه ماشینها به دقت و به زیبایی تمام طراحی شدهاند اما به نظر میرسد سازندگان بازی دوست نداشتهاند به ماشینهای درون بازی آسیبی برسد و بد قواره بشوند! چرا که بعضی مواقع برخوردهای بسیار سنگین و سختی را تجربه میکنید اما نهایتا شاید چراغ جلوهای ماشین بشکنند! صداگذاری در “فورتزا: افق” به بهترین شکل ممکن انجام شده است؛ هر ماشین صدای مخصوص به خودش را دارد و با نزدیک شدن اتوموبیلهای دیگر از پشت سر در مسابقات به خوبی صدای موتور آنها حس میشود. موسیقیهایی نیز که برای این بازی در نظر گرفته شدهاند مناسب هستند اما پس از مدتی تکراری میشوند و شاید بتوان گفت برای یک عنوان مسابقهای این تعداد موسیقی لایسنس شده کم باشد. ![]() در اینجا یکی از ماشینهای مدل بالای بازی را مشاهده میکنید؛ به دامنه کوهها نگاه کنید، حتی چینخوردگیهای دامنه کوهها نیز دقیقا با ظرافتی وصف نشدنی طراحی شدهاند. در پایان باید گفت “فورتزا:ا فق”، یکی از عناوین بسیار عالی دنیای بازیهای رایانهای و در زمینه عناوین مسابقهای است که از این پس قطعا هر عنوان مسابقهای دیگری که منتشر شود با بازی بزرگی مانند “فورتزا: افق” مقایسه خواهد شد. |