بازی های رایانه ای AA77

سری بازی های SmackDown vs. RAW چند سالی است که به پای ثابت بازی های ورزشی تبدیل شده اند و علاقه مندان خود را هر سال با عرضه نسخه های جدید سرگرم می کنند. امسال نیز THQ طرفداران این سری از بازی ها را تنها نگذاشته و با عرضه نسخه جدید آن ها را به مبارزه های نفس گیر این مسابقات دعوت کرده است. مسابقه هایی که بیشتر جنبه سرگرمی دارند تا یک مسابقه هیجان انگیز و واقعی. اما تجربه آن ها در یک بازی کامپیوتری همیشه جالب و جذاب بوده است. امسال شرایط کمی برای برای SmackDown vs. RAW متفاوت شده و یک رغیب تازه نیز برای آن پیدا شده است. بله، EA با عرضه بازی MMA خود را در بین بازی های مبارزه ای قرار داده تا شرایط را برای بازی هایی مانند SmackDown سخت کند. حال ببینیم این بازی برای رقابت با رقیب تازه نفس خود چه در چنته دارد.

گرافیک


گرافیک بازی در این نسخه بهتر از قبل شده است. کشتی گیرها با جزئیات بسیار خوبی در بازی طراحی شده اند، اما یکی از مشکلاتی همچنان در بازی وجود دارد و مثل اینکه سازندگان قصد ندارند فکری به حال آن بکنند، طراحی تماشاچیان و افرادی است که در اطراف رینگ قرار دارند. همچنان آن ها بسیار بی کیفیت و نه چندان جذاب طراحی شده اند. اما همانطور که گفته شد، هر چقدر محیط اطراف بازی بی کیفیت هستند، ورزشکارها از طراحی و جزئیات خوبی بهره می برند. همچنین انیمیشن طراحی شده برای ورزشکارهای مختلف بسیار زیبا و نرم از کار درآمده و همین مسئله حرکات آن ها را بسیار جذاب کرده است. انیمیشن های صورت ورزشکارها بسیار خوب است و واکنش های مختلفی در آن ها دیده می شوند. در کل شاید این بازی در بخش گرافیک کامل نباشد، اما کمبودی هم ندارد و علاقه مندان را راضی خواهد کرد.

موسیقی/صداگذاری


صداگذاری در این نسخه نیز بهبود پیدا کرده است. مخصوصا این پیشرفت در گزارشگر بازی به چشم می خورد که بسیار با هیجان و جالب توجه مسابقات را گزارش می کند. در کنار حس هیجان انگیزی که گزارشگر به بازی می دهد، شاهد تفسیرهای اشتباه و نظرهای بی موردی هستیم. البته اگر گوش دادن به صحبت های گزارشگر برای شما مهم باشد، به چنین مسئله ای پی خواهید برد. در غیر این صورت او فقط صحنه های بازی را با داد و فریاد هایش بازگو می کند. صدای تماشاگران همچنان چاشنی خوبی برای افزایش هیجان بازی و مبارزه های مختلف است و در این نسخه نیز حس و حال خوبی را به بازی بخشیده است. واکنش تماشاگران در نوع خود بسیار جالب توجه است.

گیم پلی


مهمترین قسمت در بازی های ورزشی ای که همه ساله عرضه می شوند، همین بخش گیم پلی است. بازی SmackDown vs. RAW در این نسخه یک گیم پلی زیبا و سریع را به نمایش گذاشته است. حرکات و فنون مبارزان افزایش پیدا کرده اند. همچنین سیستم گرفتن حریف نیز بهبود بسیاری پیدا کرده و به یکی از قسمت های مهم بازی تبدیل شده است. از تمام محیط رینگ می توان به خوبی استفاده کرد و فنون مختلف را روی حریف آزمایش کرد. فنونی که تنها در رینگ مسابقات WWE می توان آن ها را اجرا کرد. می توانید از لبه های رینگ بالا بروید و فنون بسیار هیجان انگیز و زیبایی را اجرا کنید و همانند یک کابوس شبانه بر سر حریف از آسمان نازل شوید. همچنین حرکت آخر یا فنونی که کار حریف را یکسره می کنند نیز در این نسخه بسیار عالی شده اند. اما یکی از مشکلاتی که به گیم پلی بازی لطمه وارد کرده، عدم تعادل میان فنون ورزشکاران است. این مسئله روند بازی را کمی دچار مشکل کرده است. برخی از ورزشکاران تکنیک های بسیار قوی ای می زنند و برخی دیگر توانایی اجرای آن فنون را ندارند. قابلیت ساخت شخصیت که در نسخه سال گذشته به بازی اضافه شده بود، امسال تغییر خوبی پیدا کرده و برای بخش داستانی نیز در نظر گرفته شده است. البته منظور از بخش داستانی مسیری است که او تا تبدیل شدن به یک قهرمان در این بازی می پیماید.

نتیجه گیری


به نظر نمی رسد بیشتر از این بتوان از یک بازی ورزشی مبارزه ای که هر ساله عرضه می شود، انتظار داشت. اما وجود برخی مشکلات در این بازی باعث شده که باز هم برخی انتظارهای برآورده نشود. در کل امسال سال خوبی برای علاقه مندان به ورزش های خشن رینگی بود. بازی MMA و SmackDown vs. RAW امسال ساعت ها مسابقه هیجان انگیز را برای طرفداران به همراه آورده اند. انتظار از SmackDown vs. RAW بیشتر از MMA است، اما این بازی اگر بخواهد همچنان جزو عنوان های با کیفیت این سبک از بازی باقی بماند. باید در سال آینده یک دگرگونی کلی را در خود انجام بدهد.

پلتفرم: ps3   psp   x360ps2



           
4 دی 1389برچسب:, ::
Amin AA77

ساعت ها می گذرند، بدون آنکه متوجه بشوید. با شخصیت ساخته خود دنیایی را پیش رو دارید که شما را مجذوب خود کرده و خواب و خوراک را از شما گرفته است. دنیای World of WarCraft آنقدر وسیع و پر رمز و راز است که بازیکنان زیادی را معتاد خود کرده است. Blizzard در سال 2004 با عرضه این بازی دنیای مجازی ای را خلق کرد که میلیون ها کاربر در سرتاسر دنیا ساعت ها، روزها، ماه ها و سال ها آن را بازی کرده اند. اکنون پس از دو سال از عرضه نسخهWrath of the  Lich King شاهد یک اضافه شونده دیگر به نام Cataclysm هستیم. بازی ای که قطعا میلیون ها کاربر برای عرضه آن لحظه شماری می کردند.

داستان


داستان Cataclysm از این قرار است که  اژدهای شیطانی که Deathwing the Destroyer نام دارد دوباره بازگشته است. Deathwing پس از ماجراهای WarCraft II زمان زیادی را صرف درمان خود کرد و نقشه بازگشت دوباره به شهر Deepholm را کشید. اکنون او قدرتمندتر از همیشه بازگشته است و قصد دارد تا سرزمین Azeroth را به تصرف خود درآورد. اینجاست که قهرمان ها و اتحادهای مختلفی تشکیل می شوند تا علیه Deathwing و خطری که او برای دنیا به وجود آورده، اقدام کنند. اما این همه داستان نیست. در طول بازی با اتفاقات گوناگونی روبرو خواهید شد و با جزئیات بیشتری از داستان مواجه می شوید. داستان بازی به گونه ای طراحی شده که بازیکنان باید حتما از طرفدران سرسخت سری بازی های WarCraft باشند تا بتوانند با اشخاص و حالت های مختلفی که داستان بازی پیش روی آن ها می گذارد، ارتباط برقرار کنند. داستان کاملا با نسخه های گذشته در ارتباط است و بهتر است آن ها را بازی کرده باشید و بعدا به سراغ این بازی بیایید.

گرافیک


این بازی همچنان گرافیک فانتزی نسخه های گذشته را دارد. اما دیگر سری بازی های World of WarCraft پرچم دار گرافیک برتر در بین بازی های MMO نیستند. گرافیک بازی با تغییرات چشم گیری نسبت به دو سال پیش همراه نبوده، اما بازیکنان در این نسخه با محیط های جدیدتر و بسیار وسیع روبرو هستند که از قسمت ها و بخش های مختلفی تشکیل شده اند. محیط فانتزی بازی به نوعی انتظار از گرافیک بازی را کم کرده است. طراحی شخصیت ها و محیط های بازی در سطح یک بازی سال 2010 نیست. اما همین سطح گرافیکی باعث شده که با بازی ای بسیار روان و زیبا روبرو باشیم.

موسیقی/صداگذاری


موسیقی های بازی مانند نسخه های گذشته بسیار زیبا و شنیدنی هستند و همگی به صورت ارکسترال تهیه شده اند و با سبک حماسی خود حال و هوای بسیار خوبی به بازی بخشیده اند. قطعات، ساخته آقای راسل براور (Russell Brower)، آهنگساز نسخه های قبلی این سری از بازی ها هستند. موسیقی به خوبی در طول بازی به گوش می رسد و درون بازی قرار گرفته است. از طرف دیگر کار صداگذاری روی شخصیت ها در مقایسه با نسخه های قبلی دچار افت کیفیت شده است. صداگذاری روی شخصیت های بازی در برخی موارد خیلی بد کار شده و کمی آزار دهند به نظر می رسد.

گیم پلی


این بازی همانند نسخه های گذشته ساعت ها گیم پلی جدید را برای بازیکنان به همراه آورده است. محیط های جدید، ماموریت های جدید، آیتم های جدید و... تنها بخشی از چیزهایی هستند که در این بازی با آن ها روبرو خواهید شد. هسته اصلی گیم پلی همانند سایر نسخه ها است و تغییری نکرده است. بازیکنان همچنان باید ماموریت های بسیار زیادی که در بازی قرار دارند را انجام دهند تا پول به دست بیاورند. سیستم تجارت در بازی نقش مهمتری را در این نسخه ایفا می کند. باید با جمع آوری پول، آیتم های مناسبی را برای خود خریداری کنید. به همراه داشتن آیتم های کارآمد از عوامل موفقیت در این بازی است. پول در بازی کمی سخت به دست می آید و به همین دلیل باید در خریدهای خود دقت تمام را به خرج دهید. همانند نسخه های قبلی محیط های بازی بسیار بزرگ هستند و رفتن به مناطق مختلف بازی زمان زیادی را صرف می کند. به طور مثال برای انجام برخی مراحل به نوعی دست به مسافرت خواهید زد. در این زمان تنوع محیط های بازی به خوبی نمایش داده می شود و حتی با نژادهای مختلف هم روبرو خواهید شد. در ماموریت های مختلف باید از کوهستان ها، زیر دریا، شهرها و مکان های مختلف عبور کنید. در هر قسمت می توانید آیتم هایی را پیدا کنید که برخی از آن ها واقعا ارزشمند هستند و در طول بازی به شما کمک های زیادی می کنند. بازی آنقدر وسیع و پر محتوا طراحی شده که بازیکنان برای اینکه تمام محیط بازی را بررسی کنند بیش از 50 تا 60 ساعت زمان نیاز خواهند داشت. البته اگر در طول این گشت و گذارها به انجام ماموریت های مختلف مشغول شوید و با Bossهای غول پیکر و بسیار بزرگ مبارزه کنید، این زمان از این هم بیشتر خواهد شد. گیم پلی بازی برای تازه کارها کمی نا آشنا و شاید کمی کسل کننده باشد. سیستم Level Up بازی همچنان یکی از عواملی است که باعث می شود تا مدت زمان گیم پلی بازی افزایش پیدا کند. هر چقدر Level قهرمان شما بالاتر باشد، در نبردها با روند آسان تری روبرو خواهید بود. ارتقاء دادن قابلیت های مختلف قهرمان اصلی و بدست آوردن آیتم های مختلف و منحصر به فرد از جمله عوامل اصلی موفقیت در بازی هستند.

نتیجه گیری


بازی World of WarCraft: Cataclysm یک نسخه اضافه شوند خوب برای سری WoW به شمار می آید، اما عدم ایجاد تغییرات کلی در بازی باعث شده که این عنوان از رقیب های خود عقب بماند. البته محبوبیت این بازی به همراه داستان درگیر کننده آن باعث شده تا عدم پیشرفت آنچنانی در بازی به چشم نیاید. اما با در نظر گرفتن تمام این موارد نمی توان زیبایی و هیجان این بازی را نادیده گرفت. این بازی برای طرفداران سبک MMO یک عنوان تمام عیار به شمار می آید.



           
4 دی 1389برچسب:, ::
Amin AA77

درست یك روز بعد از نمایش Uncharted 3: Drake's Deception در Spike Video Game Awards، استودیوی Naughty Dog به مطبوعات اجازه داد تا برای اولین بار گیم پلی این بازی را ببینند. این نمایش توسط چندین سازنده اصلی بازی در لوس آنجلس اجرا شد و مشخص شد كه در ماه نوامبر سال بعد به طور انحصاری برای PS3 عرضه خواهد شد. قبل از شروع نمایش، Naughty Dog كمی از پشت صحنه بازی را نشان داد و امكانات جدید خود را در ساخت این بازی نمایش دادند. آن ها به تازگی به یك استودیوی جدید نقل مكان كرده اند و حال فضای بیشتری برای ساخت دارند. در حقیقت بعضی از افراد آن ها در زمان ساخت Uncharted 2 روی میز غذا كار می كردند! استودیوی جدید آن ها یك بخش كوچك برای استودیوی ضبط حرکات (Motion-Capture) دارد كه در آنجا انیمیشن شخصیت ها ضبط می شود. همچنین Sony یك استودیوی خیلی بزرگ تر و مجهزتر در Culver City برای تیم Uncharted 3 درست كرده است. خانم امی هنیگ (Amy Hennig) كه در سمت Creative Director روی بازی كار می كند، می گوید آن ها قصد داشته اند نیتن دریک (Nathan Drake) و دوست و دشمنانش را خیلی واقعی جلوه دهند. با توجه به تریلر عرضه شده Uncharted 3: Drake's Deception ماجرای جوینده گنج ما را در بیابان به تصویر می كشد. او به دنبال لارنس (T.E Lawrence)، افسر ارتش بریتانیا می گردد كه داستان زندگی وی در فیلم لارنس عربستان (Lawrence of Arabia) در سال 1962 روایت شد.

اما Uncharted 3 ربطی به مشاركت لارنس در شورش عرب ها ندارد. لارنس از یك شهر گمشده هیجان زده شده بوده است. شهری كه به Atlantis of the Sands معروف است. او كل دنیا را به دنبال تمدن گشته و در قرآن (سوره مبارکه الفجر-آیات 5 الی 13) به سرنخ هایی از این شهر بر می خورد. او با شهر ارم (Iram)، شهری پر از ستون روبرو می شود که در گذشته اقوام فاسد عاد و ثمود در آنجا می زیسته اند. اینطور به نظر می رسد كه خداوند بلایی بر این شهر نازل كرده و آن را زیر شن ها مدفون كرده است. لارنس زندگی طولانی نداشت تا به صحرای Rub' al Khali سفر كند و به دنبال این شهر بگردد. در Uncharted 3، قهرمان ما، یعنی نیتن دریک با دوست خود ویکتور سالیوان (Victor "Sully" Sullivan) به دنبال رد این شهر هستند. آن ها دقیقا مسیری كه لارنس برای پیدا كردن سرنخ پیموده را طی می كنند و خود را در Chateau در فرانسه پیدا می كنند. منطقه ای كه در طول قرون وسطی گم شده بود. دموی زنده ای كه از Uncharted 3 نشان داده شد، دریک و سالی را نشان می دهد كه در خرابه های یك منطقه چوبی مربوط به قرون وسطی هستند. این محل پر از پیچك ها و خزه است. دقیقا حس آشنای Unchartedهای قبلی را حس می كنید. در یك محل قدیمی زیبا هستید كه به دست گذشت زمان و طبیعت رو به تخریب است. پس از كمی، ناگهان آدم بدهای داستان حمله می كنند. امی هنیگ می گوید كه دشمنان دریک این بار آدم شیطانی و یا گنج پرستان حریص نیستند.

آن ها جزو یك فرقه قدیمی هستند كه از ترس به عنوان اسلحه استفاده می كنند. رازهای زیادی پشت این فرقه است، ولی چیزی كه مسلم است، این است كه آن ها نمی خواهند دریک و سالی زنده بمانند تا گنج دیگری را پیدا كنند. آن ها منطقه را با بنزین و نفت خیس می كنند و همه جا را به آتش می كشند. همه جا در حال فروپاشی است. دریک جلو می رود و سعی دارد از در و دیوار بالا برد و به سالی هم كمك كند. كمی بعد با اكشن بیشتری روبرو می شویم. در حال بالا رفتن از دیوارهای قلعه فرانسوی، دریک به سمت سقف قوسی شكل می رود. در Unchartedهای قبلی این آخر كار بود، ولی در Uncharted 3 می تواند خود را بالا بكشد و یا به سمت پایین بیاید و این حركات باعث می شوند تا سقف را باز كند. آقای جاستین ریچمن (Justin Richman) كارگردان بازی باور دارد كه این حركت جدید می تواند در معماها خیلی كارآمد باشد و المان های زیادی خلق كند. این حركت جدید به بازیكن این اجازه را می دهد تا راه های بیشتری برای خارج شدن از دردسر داشته باشد. ریچمن همچنین می گوید دریک می تواند از هر شیء با بالارفتن، خزیدن و یا راه رفتن روی آن ها عبور كند. ضبط حركات دریک خیلی واقعی تر و بالانس تر شده است. یكی از قوانینی كه همیشه در سری بازی های Uncharted وجود دارد، قانون مورفی نام دارد. یعنی وقتی از چیزی بالا می روید، وقتی از آن به جای دیگر می پرید، آن شیء دقیقا وقتی كه شما از آن پریده اید فرو می ریزد. شما باید جاسوسانه در كنار دشمنان حركت كنید و آن ها را مخفیانه بكشید. یكی از روش های كشتن دریک جفت پا پریدن روی هوا و ضربه زدن به دشمن است.

همینطور كه زبانه های آتش بیشتر می شوند و دود ساختمان را می گیرد، انیمیشن های دریک تغییر می كنند. این هدفی است كه Naughty Dog قصد دارد در صنعت بازی ایجاد كند، انیمیشن متغیر نسبت به موقعیت. او دیوارها را می گیرد و خیلی سراسیمه حركت می كند. وقتی اكشن سخت تر می شود، او حتی تغییراتی در حالت فیزیكی خود ایجاد می كند. او كم كم به خاطر دود سرفه می كند و به خاطر گرما تلو تلو می خورد. او می تواند از روی سنگرها بپرد و با لگد دشمن را بزند و در همان حال اسلحه خود را در آورده و به دشمنانش شلیك كند. نبردهای تن به تن Uncharted هم در این بازی وجود دارند. ریچمن می گوید، Uncharted هیچ گاه نبرد تن به تن عمیقی همانند مبارزات كافه ای (چیزی مثل Raiders of the Lost Ark) نداشته است. او قول داده تا در Uncharted 3 بتوانید نبردهای تن به تن خشن و سینمایی داشته باشید و حتی از محیط برای حمله و  ضدحمله به دشمنان استفاده كنید. اگر كنار دست او یك بطری باشد، او می تواند آن را برداشته و به سر دشمن بكوبد. در دمو، ما صحنه ای را می بینیم كه یكی از دشمنان، دریک را از پشت گرفته و دیگری اسلحه خود را بیرون می كشد. دریک خود را به عقب خم می كند و مردی كه او را گرفته را به جلو آورده و كاری می كند كه مرد مسلح به دوست خود شلیك كند. دمو با یك Cliffhanger بزرگ تمام می شود. دریک و سالی پس از نجات یافتن از قلعه ای كه منفجر شد، نور طلوع خورشید را می بینند و در حالیكه فكر می كنند دوران سختشان تمام شده، یك دیوار بزرگ از پشتشان به سمتشان فرود می آید و در اینجا دمو تمام می شود.

پلتفرم: ps3


تـاریخ انتشـــار :

تاريخ انتشار ايران سه شنبه 10 آبان 1390


           
4 دی 1389برچسب:, ::
Amin AA77

سری بازی های Fight Night یکی دیگر از عناوین ورزشی EA Sports هستند که بر خلاف اکثر عناوینی که سالانه عرضه می شوند، هر چند وقت یکبار به بازار عرضه می شوند. سری بازی های Fight Night را می توان بهترین شبیه ساز ورزش بوکس (Boxing) نامید که تا کنون عرضه شده اند. در این بازی با مبارزه های بسیار واقعی و هیجان انگیز روبرو خواهید شد. EA در E3 امسال نسخه جدید این سری از بازی ها را به نام Fight Night: Champion معرفی کرد. EA در آن زمان اعلام کرد که این بازی نسبت به نسخه های گذشته تغییرات بسیار زیادی در تمام زمینه ها خواهد داشت. EA Sports برای این نسخه یک خط داستانی جدید در نظر گرفته و المان هایی را به آن را اضافه کرده که بازی را بیش از پیش واقعی تر کرده است. یکی از اولین تغییرات این بازی که سریعا به چشم خواهد آمد، طراحی خوب آن است. نسخه های گذشته واقعا در مقابل این بازی حرفی برای گفتن ندارند. ورزشکاران در این نسخه بسیار بهتر از نسخه های قبل طراحی شده اند. لباس هایی که بر تن دارند، بسیار عالی به نظر می رسند. حتی محیط های پس زمینه بازی که در نسخه های قبلی به آن توجه خاصی نشده بود، در این نسخه بسیار بهتر شده اند و از جزئیات بهتری بهره مند هستند. حتی فریم ریت نیز در این بازی افزایش پیدا کرده و نسخه جدید روی 60 فریم اجرا می شود. اولین نکته جدیدی که به بازی اضافه شده، حالتی به نام Champion است. EA Sports درباره این مود اطلاعات زیادی را منتشر نکرده است.

بخش Story-Driven هم یکی دیگر از قسمت هایی است که تازه در بازی قرار گرفته و شما را در نقش یک بوکسور جوان قرار می دهد که قصد قهرمان شدن در این رشته ورزشی را دارد. البته این بخش همان بخش Career معمولی است که در سایر بازی ها هم دیده بودیم. یکی دیگر از تغییرات این نسخه این است که دیگر از تصویر ورزشکاران کلاسیک این ورزش مانند کلی (Klay) و تایسون (Tyson) برای طرح کاور بازی استفاده نخواهد شد. اما هر دوی این ورزشکاران در بازی حضور خواهند داشت. برای قسمت کلاسیک، بخشی به نام Legacy Mode در بازی قرار گرفته است. البته این بخش نسبت به نسخه های گذشته با چند تغییر نیز همراه بوده است. EA برخی بازیکنان را وادار کرد که بخش تمرینی بازی را انجام دهند. اما آن ها باید بسیار بد بازی می کردند تا ببینند عکس العمل بازی در مقابل آن چیست. در این حالت که شما بسیار بد بازی می کنید، بازی به شما این امکان را می دهد که آن مرحله را به صورت کامل رد کنید. در این نسخه بازی Fight Night پاداش های بیشتری را به بازیکنان می دهد و او را به ادامه بازی تشویق می کند. این کار هم بر اساس گزارش های بازیکنان بوده و EA هم این خواسته آن ها را در بازی قرار داده است. در قسمت گیم پلی بازی، EA Sports تغییرات بسیاری را ایجاد کرده تا اینکه بازی بسیار واقعی تر شود. یکی از تغییرات بسیار بزرگی که در بازی جدید شاهد خواهید بود، سیستم استقامت (Stamina) ورزشکار در زمان مبارزه است.

با توجه به نوع ضربه و محلی که ضربه به آن برخورد می کند، مقدار مشخصی از استقامت ورزشکار کم می شود. این عمل باعث می شود که به نوع و محل برخورد ضربه توجه بسیاری داشته باشید. ضربه به بازوی چپ، بازوی راست، پای چپ، پای راست یا شکم و سینه میزان متفاوتی از مقاومت حریف را در طول بازی کم خواهد کرد. این کار به شما اجازه می دهد در طول مبارزه از ضربه های متنوع تری هم استفاده کنید. همچنین این روش بازی را بسیار واقعی تر خواهد کرد. در این نسخه گوشه های رینگ شما را به صورت خودکار به اطراف می برند و باعث می شوند که شما در طول بازی نگران این مسئله نباشید که اکنون در کجای رینگ قرار دارید. همچنین در این نسخه یک قسمت حرکت آهسته هم در بازی قرار گرفته است. زمانی که شما مشت های بسیار قدرتمندی را به حریف می زنید، صحنه آهسته می شود و شما لحظه برخورد مشت با بدن حریف را مشاهده خواهید کرد. حتی بازی به قدری به سمت واقعی تر شدن پیش رفته که ضربه های شما واکنش لحظه ای افراد کنار رینگ را نیز در بر خواهد داشت. در برخی از صحنه ها که ضربه های بسیار قوی ای را به حریف می زنید، افراد کنار رینگ می گویند: "اون عوضی رو شکست بده". بازی هم اکنون در مرحله آلفا قرار دارد و بر اساس برنامه ریزی های صورت گرفته، این بازی قرار است در سه ماهه اول سال 2011 عرضه شود. به نظر می رسد که امکانات جالب تر و چیزهای شگفت انگیز بیشتری را در نسخه نهایی بازی مشاهده کنیم. این بازی برای PS3 و Xbox 360 عرضه خواهد شد.


تـاریخ انتشـــار :
تاريخ انتشار آمريکا 2011/03/01
تاريخ انتشار ايران سه شنبه 10 اسفند 1389


           
2 دی 1389برچسب:, ::
Amin AA77

Bodycount كمی متفاوت تر از واقعیت سبك FPS را به تصویر می كشد. آقای اندی ویلسون (Andy Wilson) كارگردان بازی می گوید تصمیمات عمدی انجام داده ایم كه از فرمول همیشگی دورتر شویم. او می گوید: "ما می خواهیم این بازی را با لبخند انجام دهید، مثل كسانی كه بازی های Arcade تیراندازی قدیمی را بازی می كنند. چیزی كه می خواستیم بهتر از دیگران انجام دهیم، این بود كه حس شلیك یك گلوله و افكت های برخورد آن با اجسام را دوباره سازی كنیم. به همین دلیل بود كه دنیایی با بالاترین درجه تخریب خلق كردیم. می خواستیم انتخاب های تاكتیك های متفاوت را به بازیكن ها بدهیم. مخصوصا وقتی سنگر هم در هم می ریزد و دنیای بازی بازتر می شود و این به شما اجازه می دهد از هر مكانی كه بخواهید به دشمن خود شلیك كنید". در خیلی از جهات Bodycount بازگشتی است به روزهایی كه كشتن در یك بازی تیراندازی خیلی لذت بخش بود و صحنه های سینمایی آن از پیش تعریف شده نبودند. طراحی مراحل باز، باعث شده از هر مسیری كه می خواهید به مقصد خود برسید و در این حین اكشنی بسیار شدید را تجربه كنید. طبق گفته ویلسون، هر مسیر و تاكتیك متفاوت در بازی تجربه ای جدید از مبارزه ای متفاوت برای شما دارد. برای اثبات این ادعا، آن ها یك مرحله از آفریقا را نشان می دهند. صدای یك زن كه در HQ به شما كمك می كند، شنیده می شود. كمی بعد اولین موج دشمنان می آیند. قبل از درگیری، دشمنان پخش شده و به پشت سنگرها می روند و مرحله اكشن شروع می شود.

بار دیگر مرحله را اجرا می كنیم و این بار متوجه می شویم که می توانیم پشت منطقه ورود دشمنان برویم و این بار ما آن ها را سورپرایز كنیم. یكی از نكات بارز Bodycount سیستم سنگر گیری در نمای اول-شخص آن است. با نگه داشتن Trigger سمت چپ می توانید در سنگر بمانید و با تكان دادن Stick سمت چپ به طور نیم خیز از سنگر بیرون بیاید. این سیستم خیلی خوب و كارآمد است و خیلی بهتر از بازی های هم سبك خود كار می كند. بزرگترین برگ برنده بازی قدرت تخریب در مراحل است، Bad Company 2 را به صورت دیوانه وار تصور كنید. هر سنگری كه از آهن و یا سنگ درست نشده باشد، می تواند خرد شود كه یا با گلوله این مورد امكان پذیر است یا با نارنجك كه البته تخریب بیشتری هم دارد. بیشتر مكان ها تخریب پذیر هستند و شما را مجبور می كنند دائم در حال حركت و تعویض سنگر باشید. نتیجه، خیلی خوب و تاكتیكی است. هر مرحله و هر دشمن مهارت و چالش خاص خود را دارند. ویلسون می گوید: "ما كلاس های مختلفی در این بازی داریم كه خیلی منحصر به فرد هستند. این بستگی دارد كه چطور اجازه دهید موقعیت آغاز شود. برای مثال اگر پزشك های دشمنان را از بین نبرید، آنها به طرف زخمی ها رفته و كار را برای شما سخت می كنند". كلاس های دیگر مثل فرمانده، دستورات نظامی می دهند و اگر آن ها را سریع از پای در نیاورید، خیلی خطرناك خواهند شد. در پروسه Arcade كردن بازی نوار قدرت و بالا رفتن آن (Power-up) را هم با اكشن بازی مخلوط كرده اند.

با كشتن دشمنان، Orbهای آبی دریافت می كنید كه می توانید برای Level-Up كردن خود استفاده كنید. مثلا می توانید نیروی هوایی به دست بیاورید و یا زره خود را قوی تر كنید و یا اسلحه خود را مرگبارتر كنید. ویلسون می گوید: "این یك شبیه ساز نیست، این یك بازی است و ما می خواستیم Bodycount سیستم جایزه داشته باشد. سه راه برای جمع آوری اطلاعات دارید. كشتن دشمنان زیاد، كشتن با روشی خاص، كشتن نیروهای ویژه و یا كشتن پزشك و مجروح در حین درمان. Power-Up می تواند در خیلی از مقاطع پیشرفت كند. با تقویت Mini Map خود می توانید مكان دشمنان را ببینید و یا با پیشرفت در بازی حتی آن ها را پشت دیوار هم ببینید". سازندگان می گویند داستان بازی در كشورهای مختلف پیگیری می شود و ما دور دنیا می گردیم و همه جا را تخریب می كنیم. ویلسون می گوید: "شما یك مامور سابق هستید كه برای یك تشکل به نام The Network خواسته می شوید كه باید در این گروه به دور دنیا سفر كرده و مشكلات ملی ای را حل كنید كه هر كسی توانایی انجام آن را ندارد. بازی در آینده ای نه چندان دور اتفاق می افتد و نشان می دهد كه دنیا در حال از دست دادن طبیعت خود است. این بازی یك عنوان آخرالزمانی مثل Mad Max نیست و بیشتر به تمام شدن سوخت كشورهای جهان سوم و نزدیك شدن دنیا به نابودی محیط زیست مربوط است". ویلسون ادامه می دهد: "ما واقعا سعی می كنیم تا محیط، داستان خود را بگوید و شما خود را كاملا غرق در آن بیابید. مثلا ممكن است یك اتوبوس چپ كرده را ببینید كه نشان دهنده یك درگیری بزرگ بر سر مردم عادی این منطقه بوده است". در حالیكه Bodycount از واقعی بودن دوری می كند، طراحی مراحل و محیط تخریب پزیر آن خیلی واقعی شده كه با اكشن Arcade مانند مخلوط شده است. شاید این بازی در حد آرزوهای شما در مورد Black Ops نباشد، ولی بازی ای است كه از ابتدای آن دستتان را روی دكمه شلیك نگه خواهید داشت.

تـاریخ انتشـــار :xbox360-ps3-pc
نیمه اول 2011

 



           
2 دی 1389برچسب:, ::
Amin AA77

تکنیک های دریبل زنی در PES 2011


اینجا را کلیک کنید تا این تصویر را در اندازه واقعی آن ببینید.


 


 


 


 


 


خب بزارین  در مورد سبک بازی در پست های بعدی مطلب بنویسم . فعلا در این پست مثل وبلاگ قبلیم فقط در مورد تکنیک ها صحبت میکنم.


در این بازی شما قادر خواهید بود انواع و اقسام تکنیک ها رو انجام بدید . یک نکته ی بسیار جالب در مورد تکنیک های بازی اینه که بر خلاف PES 2010 شما قادرین هر تکنیکی رو با هر بازیکنی حتی دروازبان هم انجام بدین.


نکته ی دیگه در مورد تکنیک ها اینه که اکثر تکنیک های این بازی با جهت های R صورت میگیره و جهت نماهای اصلی نقش کمی رو در اجرای تکنیک ها دارن ! باز هم برخلاف PES 2010 که اکثر تکنیک هاش با جهت نما بود. راستی منظورم از جهت های R دکمه هایی هست که در تصویر زیر میبینید و با رنگ زرد مشخص شده.


 


 


اگه دقت کرده باشید در Pes 2011  به سختی میشه دریبل سرعتی داد حتی با کریس رونالدو و مسی هم نمیشه مثل سابق تنها با جهت نما و سرعت مدافعین رو جا گذاشت. اما با تکنیک زیر که خدمتتون عرض خواهم کرد به راحتی میتونید دو سه مدافع رو جا بزارید.


 


زیباترین تکنیک بازی PES 2011 :


این تکنیک بدون شک زیباترین و کارآمد ترین تکنیک این بازی به حساب میاد.این تکنیک علاوه بر این که بسیار زیباست مدافعین رو باهاش میشه به راحتی جا گذاشت. در ضمن این تکنیک رو همه ی بازیکنان PES میتونن انجام بدن.


این تکنیک به این صورته که ابتدا بازیکن توپ رو بین دو پاش قرار میده سپس با پای راست توپ رو از پشت پای چپ غلتانده وسپس با پشت پای چپ تو رو از پشت سر به سمت بالا و متمایل به جلو پرتاب کرده به طوری که در نهایت توپ از جلو خود بازیکن به زمین برسه. (البته برای بازیکنان چپ پا میشه برعکس اون)


برای اینکه بهتر متوجه بشید به عکس زیر دقت کنید.


روش کار: در زمانی که توپ در اختیار بازیکن هست و در هر شرایطی ( چه بازیکن در حرکت باشد وچه ساکن باشد) دکمه ی L2 رو نگه داشته وسپس در همین حالت دکمه ی R رو دو بار پشت سر هم فشار بدید. (منظور از دکمه ی R دکمه ی قارچی شکل سمت راستیه که باید اون رو به داخل فشار داد.)
البته این تکنیک رو میتونید با دکمه های دیگه هم انجام بدین اما چون توضیحش طولانیه در زیر عکس توضیحش رو کامل میدم.
برای دانلود فایل
Replay این تکنیک اینجا رو کلیک کنید. پس از دانلود اونو از حالت زیپ خارج کرده و سپس درآدرس My Documents/KONAMI/ Pro Evolution Soccer 2011 /Save کپی کنید .


 


 

اینجا را کلیک کنید تا این تصویر را در اندازه واقعی آن ببینید.


خب حالا بزارین نحوه ی انجام تمامی تکنیک ها رو خدمتتون عرض کنم . ساده ترین کار برای انجام حرکات تکنیکی به وسیله ی دکمه های جهت R هست که البته این تکنیک ها ساده تر از اونی هستند که من بخوام در موردشون توضیح بدم. نکته ی جالبی که در مورد  تکنیک های PES 2011 وجود داره اینه که ما میتونیم هر تکنیکی رو به صورت دستی بر روی  ترکیبی از دکمه های L1 و یکی از جهت های R تنظیم کنیم. برای اینکه بهتر متوجه بشید به مطالب زیر به دقت توجه کنید:


 


تنظیم تکنیک ها بر روی دکمه :


قبل از اینکه در این مورد توضیح بدم ابتدا وارد بازی و یا تمرین بشید. سپس در حالی که توپ در اختیار بازیکن قرار داره دکمه ی L1 رو نگه داشته و در همین حال یکبار دکمه ی R پایین رو بزنید. خواهید دید که بازیکن توپ رو به سرعت به طرف چپ و راست برده سپس توپ رو کمی عقب کشیده و در نهایت به طور مایل به جلو هل میده. حرکات جالبیه نه؟ اما بهتره بگم این حرکت تنها یک تکنیک نیست بلکه مجموعه ای از چهار تکنیک مختلفه که به صورت پیش فرض و از قبل بر روی این دو دکمه تنظیم شده بود و به طور پیاپی انجام شد! اصلا شما میتونید کاری کنید که با همون دو دکمه به جای این چهار حرکت پی در پی ، حرکت یا حرکات دیگه ای رو پشت سر هم و پی در پی انجام بده!


همچنین اگه دکمه های L1 و R چپ رو با هم فشار بدین بازیکن سه حرکت تکنیکی پشت سر هم رو انجام میده که آخرین حرکتش دریبل زیدانیه. و در نهایت دکمه ی L1 به همراه سایر جهت های R هم حرکات تکنیکی دیگه ای رو انجام میده.


اگه یادتون باشه قبلا گفتم که چیزی در حدود 30 حرکت تکنیکی در 2011 PES وجود داره.
سوال : من از یکی از این تکنیک ها خوشم اومده و میخوام تو بازی انجامش بدم اما چطور میتونم این کارو بکنم؟


برای انجام این تکنیک ها ابتدا باید تکنیک مورد نظرتون رو روی دکمه ی مورد نظر تنظیم کنید. برای این منظور در منوی Game Plan گزینه ی Link Feints  رو انتخاب کنید تا وارد منوی اون بشید . در این منو یک گزینه به نام Create New و سه گزینه به نام های Preset یک تا سه وجود داره و همون طور که میبینید گزینه ی اول اون در حالت فعاله.


 


اینجا را کلیک کنید تا این تصویر را در اندازه واقعی آن ببینید.


خوب حالا اگه ما به جای اولی گزینه های دومی ویا سومی رو فعال کنیم حرکات تکنیکی که با L1 و جهت های R انجام میشد نیز تغییر پیدا میکنن . یعنی حرکات دیگه ای جایگزین اون میشن. حالا اگه قصد داشته باشید حرکات تکنیکی رو به صورت دستی تعیین کنیم باید بعد از انتخاب اون گزینه ی Edit Data رو انتخاب کنیم. اما برای اینکه تنظیمات Prese  ها بهم نخوره بهتره گزینه ی Create New رو انتخاب کنیم تا یک Preset جدید ساخته بشه . حالا در این منو پس از انتخاب یک نام برای آن تنظیمات مورد نظر رو انجام میدیم. برای مثال میخواهیم کاری کنیم که بازیکن به وسیله ی دکمه های L1 و R بالا چهار حرکت زیر رو پشت سر هم انجام بده:


اول یک دریبل زیدانی ، سپس یک دریبل رونالدینیویی ، سپس تکنیک پا عوض کردن ، و سپس یک تو سر توپ کریس رونالدویی.


برای این منظور گزینه ی Right Stick Up رو انتخاب میکنیم تا وارد یک لیست بشیم. این همون لیست تمامی تکنیک های بازیه که با رفتن بر روی هر گزینه ویدئوی اون نیز نمایش داده میشه.


 


اینجا را کلیک کنید تا این تصویر را در اندازه واقعی آن ببینید.


 خب حالا باید دنبال دریبل زیدانی بگردیم که میشه همون گزینه ی اولی یعنی Roulette پس از انتخاب این گزینه ما باید تعیین کنیم که این حرکت از سمت چپ بازیکن انجام بشه و یا راست. پس از تعیین جهت دوباره وارد همون لیست میشیم که اینبار از ما میخواد تکنیک دوممون رو انتخاب کنیم . حالا باید اینبار دریبل رونالدینیویی و سپس جهت اون رو انتخاب کنیم که معادل گزینه ی Elastico هست .
(نکته: اگه گزینه ی
Exit رو انتخاب کنیم  اونوقت فقط دریبل زیدانی باقی میمونه . یعنی اگه تو جریان بازی دکمه های L1 و R
بالا رو بزنیم فقط دریبل زیدانی رو انجام میده.
به طور کلی ما میتونیم تا 4 حرکت تکنیکی رو روی هر یک از دکمه های ترکیبی تنظیم کنیم . یعنی مثلا اگه قصد داریم تنها دو حرکت تکنیکی رو انجام بده در بار سومی که وارد لیست میشیم گزینه ی
Exit
رو انتخاب میکنیم.)
حالا برای افزودن تکنیک سوم که پا عوض کردنه گزینه ی 
Running Step Over Dummy
و سپس جهت تکنیک رو انتخاب میکنیم
در نهایت برای  افزودن تکنیک چهارم (تو سر توپ) گزینه ی
Cross Over Turn رو به همراه جهت تکنیک انتخاب میکنیم .


حالا اگه در جریان بازی دکمه های ترکیبی L1 و R بالا رو با هم فشار بدید این چهار تکنیک رو پشت سر هم انجام میده. البته فراموش نکنید که در Link Feints  گزینه ی اون رو به حالت انتخاب در بیارین.
برای سایر دکمه های جهت
R
هم میتونید به همین شیوه تکنیک ها رو روی اون تنظیم کنید.
راستی اون تیکنیکی رو که در بالا واستون توضیح دادم و گفتم که زیباترین تکنیک بازیه هم در این لیست وجود داره که اسم این تکنیک هم  
Rainbow Flick هست که میتونید اون رو بر روی دکمه ی L1 و یکی از جهت های R تنظیم کنید.


 


خوب با توضیحاتی که در مورد تکنیک ها واستون دادم دیگه نیازی نمیبینم مثل وبلاگ PES 2010 در مورد تک تک تکنیک ها توضیح بدم چون در لیست تکنیک ها شما میتونید تمامی تکنیک ها رو ببینید و به راحتی با فشردن دو دکمه ( که یکی از اونها L1 و دیگری جهت های R هست) اونها رو در بازی به کار بگیرید.


 


بازی Pro Evolution Soccer 2011  تغییرات زیادی در گیم پلی بازی به وجود اومده . اصلا گیم پلی اون زمین تا آسمون با PES 2010  فرق میکنه . خب شاید خیلیاتون از گیم پلی و سبک بازی ناراضی باشید و لابد میگید اه اه چقدر مزخرف شده. ولی به نظر من هنوز زوده و باید اونقدر بازی کنید تا قلق بازی بیاد تو دستتون. اولین تغییری که متوجه اون میشیم نحوه ی پاس دادنه چون باید در هنگام پاس جهت نما رو دقیقا به سمت بازیکن بگیریم وسپس پاس بدیم در غیر این صورت پاس اشتباه میره . درست برخلاف PES-2010 که پاس دادن بسیار اتوماتیک تر بود.       از انجمن پردیس گیم



           
1 دی 1389برچسب:, ::
Amin AA77

طبق اخبار منتشر شده در اینترنت و همچنین طبق گفته های مایکل پکتر (Michael Pachter)، تحلیلگر بزرگ صنعت بازی های کامپیوتری قسمت جدید سری بازی های Grand Theft Auto اواخر سال 2011 و یا در نهایت اوایل سال 2012 به بازار عرضه می شود. با این حال هنوز هم Rockstar این اخبار را به صورت رسمی تایید نکرده است.

 

 



           
1 دی 1389برچسب:, ::
Amin AA77

سال 2010 یکی از بهترین و موفق ترین سال ها برای صنعت بازی های کامپیوتری و بازیکنان سراسر دنیا بود. اما در بین سیل عظیم بازی ها که در سال 2010 عرضه شدند، بازی هایی وجود داشتند که بازی کردن آن ها به شدت به همه بازیکنان توصیه می شود. در این لیست 10 بازی ای را معرفی می کنیم که در سال 2010 باید آن ها را بازی می کردیم!

Bayonetta


بازی Bayonetta کار جدید بازیساز معروف هیدکی کامیا (Hideki Kamiya) است که بازی هایی مانند Devil May Cry 1 و Resident Evil 2 را در کارنامه خود دارد. Bayonetta جزو اولین بازی هایی بود که در سال 2010 بسیار سر و صدا کرد. اکشن نفس گیر و گیم پلی فوق العاده این بازی یکی از نقاط قوت آن به شما می رود. اما گرافیک نه چندان خوب بازی باعث شد تا خیلی ها دست به این بازی هم نزنند. اما Bayonetta یک بازی بسیار جذاب است که ارزش بازی کردن را دارد و شما را درگیر یک تجربه منحصر به فرد می کند.

Mass Effect 2


سری بازی های Mass Effect محصول استودیوی بازیسازی BioWare جزو یکی از بهترین بازی های این استودیو و پلتفرم Xbox 360 به شمار می روند. سری بازی های Mass Effect شاید به دلیل جو تخیلی و غیر واقعی ای که دارند، مورد توجه خیلی از بازیکنان قرار نگرفته باشند. اما این بازی اکشن-نقش آفرینی با خط داستانی خوب باعث می شود که شما تنها با پنج دقیقه بازی کردن خود را درون بازی احساس کنید. Mass Effect 2 شما را وارد دنیایی می کند که تا کنون شبیه آن را تجربه نکرده اید. کهکشان راه شیری را می توانید به وسیله این بازی جستجو کنید.

Metal Gear Solid: Peace Walker


دنباله سری بازی های Metal Gear Solid آن هم روی PSP باعث خوشحالی طرفداران این کنسول دستی شد. MGS: Peace Walker فصل جدیدی را در بین بازی های PSP آغاز کرد. گرافیک بسیار خوب این بازی روی این کنسول دستی باعث شگفتی همگان شد. وجود آیتم ها و راه کارهای بی شمار برای انجام این بازی، Peace Walker را به یک اثر استثنایی تبدیل کرده است.

Heavy Rain


دیوید کیج (David Cage) با Heavy Rain سبک جدیدی را در بازی های کامپیوتری ابداع کرد. سبکی که خلق آن نیاز به ریسک بالایی داشت و ممکن بود از سوی بازیکنان مورد توجه قرار نگیرد. داستان کاملا تغییر پذیر باعث شد تا هر بازیکن یک تجربه منحصر به فرد را کسب کند و با حالت متفاوتی بازی را به پایان برساند. حس انتخاب و تصمیم های بسیار مهم، فضای بسیار خوبی را در بازی به وجود آورده است. این بازی را می توان یک عنوان بسیار ستودنی و سرشار از خلاقیت نامید.

Deadly Premonition


بازی Deadly Premonition عنوان چندان معروف و عالی ای نیست. از گرافیک خوبی بهره نمی برد و دارای باگ های زیادی هم هست. اما ورند داستانی و گیم پلی خوب آن باعث می شود که این بازی حرف هایی برای گفتن داشته باشد. Deadly Premonition شاید با الگوبرداری از بازی هایی مانند Alan Wake و Silent Hill ساخته شده باشد، اما مواردی را در خود قرار داده که باعث می شود علاقه مندان به سبک ترسناک (Horror) حتما آن را بازی کنند.

LIMBO


یکی دیگر از عنوان هایی که در قسمت بازی های Arcade امسال مورد توجه قرار گرفت، بازی LIMBO بود. بازی LIMBO یک شگفتی کامل در بین عناوین Arcade به شمار می آید. یک بازی سیاه و سفید که محیط های منحصر به فردی را به نمایش در می آرود. روند گیم پلی و سیستم معماهای بازی بسیار زیبا است. حس تنهایی به خوبی در بازی موج می زند و بازیکنان را در فضای خود غرق می کند.

Red Dead Redemption


عنوان Red Dead Redemption ثابت کرد که Rockstar غول سبک Open-World است. بازی RDR یک عنوان بسیار عالی بود که بازی ای مانند Mafia II را از دور خارج کرد. این بازی نمایش بسیار خوبی از سرزمین های غرب و دوران گاوچران ها داشت. گرافیک بسیار خوب در کنار داستان عالی باعث شد تا این بازی به عنوان یکی از نامزدهای برترین بازی سال 2010 انتخاب شود.

God of War III


سری بازی های God of War دیگر به یک عنوان کاملا شناخته شده در بین بازیکنان تبدیل شده اند و تقریبا کسی را نمی توان پیدا کرد که نام این سری از بازی ها را نشنیده باشد. نسخه سوم این سری از بازی ها یک عنوان بسیار زیبا و شگفت انگیز بود. کریتوس (Kratos) در این شماره علیه خدایان جنگی بزرگ به راه انداخت و تک تک آن ها را از بین برد. در God of War III صحنه ها و مبارزه هایی را مشاهده کردیم که نفس را در سینه هایمان حبس کرد.

Need for Speed: Hot Pursuit


چند سالی بود که سری بازی های Need for Speed کاملا به یک بازی معمولی تبدیل شده و شهرت این سری از بازی ها را بر باد داده بودند. اما استودیوی بازیسازی Criterion به داد این سری از بازی ها رسید و Need for Speed را با عرضه  Hot Pursuit احیا کرد. این بازی را می توان شروع تازه سری بازی های NFS دانست و می تواند بازیکنان را دوباره با این سری از بازی ها آشتی دهد.

Star Wars: The Force Unleashed II


سری بازی های Forced Unleashed فصل تازه ای در سری بازی های Star Wars به شمار می آیند. اما این سری از بازی ها به دلیل داشتن داستانی منحصر به فرد و جذابیت های بصری، مورد استقبال بازیکنان زیادی در سرتاسر دنیا قرار گرفتند. TFU 2 دنباله ای بسیار خوب برای نسخه اول و یک بازی بسیار هیجان انگیز است. گیم پلی زیبا و اکشن نفس گیر آن شما را جذب دنیای جنگ های ستاره ای می کند. قطعا سال 2010 برای طرفداران Star Wars سال بسیار خوبی بوده است. این بازی هم جزو آن دسته از عناوینی است که حتما باید در سال 2010 بازی کنید!



           
27 آذر 1389برچسب:, ::
Amin AA77


با سلام،
با ارائه شدن آپدیت های جدید ، این امکان بوجود اومد که با استفاده از فلش بتونید نسخه ی دموی بازی ها رو بدون استفاده از DVD اجرا کنید (برای این آموزش به یکی از دو آپدیت آخر نیاز هست.)
--------------------------------

فلش را به دستگاه وصل کنید و به بخش setting برید.

سپس USB Storage Device را انتخاب کنید.





در این قسمت 2 گزینه وجود دارد.که برای آماده سازی فلش برای اتصال به دستگاه و تبدیل شدن به یک مموریه xbox360 برای ذخیره ی سیو ها ، بازی ها و ... . (مثله هارد)



1-Configure Now : اگر این گزینه را انتخاب کنید ،تمام فضای فلش رو برای این کار استفاده می کنه.


2-Customize : اگر این گزینه رو انتخاب کنید ،مقدار استفاده از فضای فلش رو خودتون میتونید انتخاب کنید.(با توجه به مقداری که نیاز دارید.)




بعد از اتمام کار پیامی مبنی بر موفقیت آمیز بودن کار نمایش داده میشه ...


*ممکن هم هست که فلشی که شما به دستگاه زدید رو دستگاه قبول نکنه ، که باید فلشتون رو عوض کنید.





عکس مربوط به بخش Customize

سپس برنامه ی USBXTAFGUI_v31 را از اینجا دانلود کنید :

دانلود

حالا فلش رو به PC بزنید و برنامه ی USBXTAFGUI_v31 رو اجرا کنید،


از برنامه روی file و سپس open drive کلیک کنید.




سپس شاخه های Root رو باز کنید (دمو ها رو شناسایی می کنه + ایدیه بازی) .
مسیر را تا آخر باز کنید ، تا به پوشه ی آخر که پوشه ی دمو هست برسید ، مانند عکس دمو در سمت راست نمایش داده میشه.


روی دمو کلیک راست کنید و inject رو انتخاب کنید ، صفحه ای برای پیدا کردن دمو باز میشه ، که دمو را باید انتخاب کنید ، بعد از انتخاب injectong file نمایش داده میشه، صبر کنید تا فایل را کامل انتقال بدهد ... بعد از اتمام فلش رو به دستگاه XBOX360 خود بزنید ، و به قسمت Game library برید، می بینید که Icon بازی وجود داره ، ok رو بزنید و Play Game را انتخاب کنید. منبع

isgamers.com/forum

           
22 آذر 1389برچسب:, ::
Amin AA77


 

مراسم VGA نیز صبح امروز به قت ایران (4:30 دقیقه بامداد) شروع شد و در طی آن برترین بازی های سال 2010 در قسمت های مختلف انتخاب شدند. برترین بازی های انتخاب شده در مراسم Video Game Awards به شرح زیر است:

برترین استودیوی بازیسازی
BioWare


برترین بازی Wii
Super Mario Galaxy 2


برترین بازی Xbox 360
Mass Effect 2


برترین بازی PS3
God of War III

http://gamernode.com/upload/manager///News%20Images/Sony/godofwar31256765051.jpg
برترین بازی PC
StarCraft II: Wings of Liberty


برترین بازی برای کنسول های دستی
God of War: Ghost of Sparta


برترین بازی تیراندازی
Call of Duty: Black Ops


برترین بازی اکشن-ماجراجویی
Assassin’s Creed: Brotherhood


برترین بازی نقش آفرینی
Mass Effect 2


برترین بازی چندنفره
Halo: Reach


برترین بازی ورزشی ساخته شده از روی قهرمان ورزشی
Tiger Woods PGA Tour 11


 برترین بازی ورزشی گروهی
NBA 2K11


برترین بازی رانندگی
Need for Speed: Hot Pursuit


برترین بازی سبک موسیقی
Rock Band 3


برترین موسیقی های لایسنس شده
DJ Hero 2


برترین خوانندگی
Far Away by José González: Red Dead Redemption


برترین موسیقی ساخته شده برای بازی
Red Dead Redemption


برترین گرافیک
God of War III


برترین بازی کامپیوتری الهام گرفته شده
Scott Pilgrim vs. The World: The game


برترین صداگذاری برای شخصیت مرد
نیل پاتریک هریس (Neil Patrick Harris) به جای شخصیت پیتر پارکر (Peter Parker) درAmazing Spider-Man و Spider-Man: Shattered Dimensions


برترین صداگذاری برای شخصیت زن
تریشیا هفلر (Tricia Helfer) به جای شخصیت سارا کریگان (Sarah Kerrigan) در StarCraft II: Wings of Liberty


برترین بازی دانلودی
Costume Quest


برترین DLC
Red Dead Redemption: Undead Nightmare


برترین بازی مستقل
LIMBO


پر طرفدارترین بازی سال 2011 
Portal 2


برترین بازی سال
Red Dead Redemption
 



           
21 آذر 1389برچسب:, ::
Amin AA77
 

اکنون نزدیک به پنج سال است که از ورود نسل فعلی کنسول ها می گذرد و نزدیک به پنچ سال دیگر هم تا آخر این نسل باقی مانده است. اگر از کمپانی هایی مانند Microsoft و Sony درباره نسل بعدی کنسول هایشان سوال کنید (با توجه به اینکه به تازگی هم کنترلرهای Kinect و Move نیز برای آن ها عرضه شده اند)، قطعا آن ها چیزی به شما نخواهند گفت. اما سوالی که همیشه ذهن بازیکنان را به خود مشغول می کند، این است که نسل جدید کنسول مورد علاقه آن ها چطور خواهد بود و چه امکاناتی را به همراه خواهد داشت؟ در این مطلب قصد داریم به این موضوع بپردازیم. کنسول های نسل بعدی چگونه خواهند بود و چه چیزی در این نسل از کنسول ها وجود نداشته که دوست دارید آن را در نسل بعدی کنسول خود ببینید؟ در قسمت اول این مطلب به سراغ نسل بعدی کنسول Xbox می رویم. Xbox 720 یا Xbox 3 یا هر چیزی که دوست دارید اسمش را بگذارید، باید چه چیزی هایی داشته باشد؟ چه چیزهایی در Xbox 360 وجود ندارند که دوست دارید آن ها را در نسل بعدی این کنسول ببینید؟ موضوع کمی جالب شد، چرا که در این لحظه همه ما در تصورات خود کنسولی آرمانی را تجسم می کنیم. کنسولی که من به آن فکر می کنم، شاید با آن چیزی که شما فکر می کنید، تفاوت بسیاری داشته باشد. نکته ای که کاملا طبیعی به نظر می رسد، این است که این کنسول پیشرفت سخت افزاری خواهد داشت و حتما از Xbox 360 قوی تر خواهد بود. پس بهتر است که از این موضوع عبور کنیم و به مسائل بعدی بپردازیم.

اولین مسئله این است که بعد از Xbox 360 دیگر DVD به طور جدی از دور خارج می شود. اینجاست که یک فرمت جدید نیاز می شود. شاید در نگاه اول Blu-ray جایگزین مناسبی باشد، اما چرا از یک فرمت جدیدتر با فضای بیشتر استفاده نشود؟ فرمتی که بتواند بیشتر از 50 گیگ اطلاعات را روی خود ذخیره کند. شاید 100 گیگ اطلاعات؟ به نظر من 100 گیگ اطلاعات به نوعی پدر پدرسوخته دوستان Pirate باز را هم در می آورد! شاید هم اصلا در نسل جدید از دیسک برای عرضه بازی ها استفاده نشود. شاید بازی ها در نسل بعدی به صورت دیجیتالی قابل دسترس باشند. یعنی اینکه باید بازی جدید را از شبکه های آنلاین (سیستمی شبیه روش بازی های Arcade روی شبکه های آنلاین) خریداری کرد. البته شبکه Steam و Game for Windows Live هم اکنون بازی ها را به صورت آنلاین عرضه می کنند. لازم به ذکر است که این روش با استقبال بازیکنان و حتی سازندگان بازی هم مواجه شده، چرا که بازیکنان با قیمت کمتر بازی را خریداری می کنند و سازندگان هم از اینکه بازی آن ها کپی نمی شود خوشحال هستند. پس اگر در نسل بعدی دیدیم که کنسول جدید Xbox دارای Media خاصی برای بازی نبود، نباید تعجب کرد. البته اگر این کنسول از درایو Blu-ray یا چیزی جدیدتر برای پخش فیلم های جدید و... پشتیبانی کند، چندان بد هم نخواهد شد، چون علاقه مندان به فیلم کم نیستند. در دومین مسئله می توان به شبکه آنلاین اشاره کرد. شبکه Xbox Live تنها شبکه آنلاین بازی های کامپیوتری است که نزدیک به 8 سال عمر دارد.

استقبال زیاد کاربران از این شبکه باعث شده تا Xbox Live به شبکه بسیار قدرتمندی تبدیل شود که دیگر تنها یک فضا برای بازیکن ها نباشد. شبکه های اجتماعی مانند Facebook و Twitter، شبکه Last Fm برای موسیقی، شبکه Zune و Netflix برای پخش فیلم های روز به صورت HD و شبکه ESPN برای پخش برنامه ورزشی از جمله امکانات شبکه Xbox Live به شمار می روند. عرضه بازی های Arcade انحصاری یا عمومی و آیتم های خاص برای بازی های متعدد به این محبوبیت اضافه کرده اند. اما در نسل بعدی فکر می کنید Xbox Live نیاز به چه چیزهایی دارد؟ بازی های Arcade بیشتر، سیستم های سرگرمی بیشتر و امکانات آنلاین بیشتر مواردی نیستند که برای نسل بعدی نیاز باشند، چرا که هر سال Microsoft از این قبیل چیزها را به این شبکه اضافه می کند. شاید Xbox Live نیاز به این دارد که از طریق شبکه هایی خارج از Xbox هم در دسترس باشد. البته باز هم این موضوع روی Windows Phone 7 امکان پذیر است. شاید در آینده شاهد این بودیم که کاربران شبکه Xbox Live و Steam بتوانند با یکدیگر آنلاین بازی کنند. عده ای روی PC بازی می کنند و عده ای هم روی کنسول. به نظر ارتباط شبکه های مجازی دنیای بازی های کامپیوتری می تواند یک نوآوری تازه در این زمینه باشد. قسمت دیگر، می تواند ایجاد تغییراتی در سیستم Achievementها باشد. Achievementها به نوعی یک حس رقابت را بین بازیکنان به وجود می آورند و باعث می شوند که بازیکنان در کسب آن ها با یکدیگر مسابقه بدهند.

همین امر سبب شد تا سیستم Trophy را هم روی PS3 ببینیم. این سیستم، علاوه بر دادن GameScore و چیزهایی برای آواتارها می تواند کارهای بیشتری را نیز انجام دهند. البته باز هم این تغییرات در روی این نسل از Xbox  هم امکان پذیر است. اما فکر می کنید در نسل بعدی Achievementها به چه صورت خواهند بود؟ نکته بعدی شامل تکنولوژی می شود که هم اکنون در ابتدای راه است و مسیر طولانی را پیش رو دارد. تکنولوژی 3D چیزی است که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما نه تلویزیون های 3D همگانی شده اند و نه عنوان های خاصی به طور 3D عرضه می شوند. 3D مشکلات خاص خود را دارد. برای تماشای بازی ها و فیلم ها به صورت 3D نیاز به عینک های سه بعدی دارید. عینک هایی که برای بسیاری از بازیکنان پس از مدتی سردرد به همراه می آورند و باعث می شوند بازیکن بی خیال این تکنولوژی شود و بازی را به صورت معمولی بازی کند. راه حل این مشکل، چیزی است که هم اکنون Nintendo روی کنسول 3DS پیاده کرده، نمایش تصاویر 3D بدون عینک. به احتمال زیاد تمام کنسول های نسل بعد به سمت 3D می روند و تا آن سال، هم قیمت تلویزیون های 3D افزایش پیدا می کند و هم بازی ها و فیلم های بسیار زیادی به صورت 3D عرضه شده اند. حال اگر نسل بعدی بتواند تکنولوژی 3D را بدون نیاز به عینک به همراه بیاورد، بسیار عالی خواهد بود و بازیکنان به راحتی می توانند از 3D لذت ببرند. حال فکر می کنید در نسل بعدی کنسول ها استاندارد تصاویر به چه مرحله ای می رسند؟ آیا بازی ها همگی روی 1080p اجرا می شوند؟ یا یک استاندارد تصویری جدید مثل Ultra High Definition جایگزین استاندارد فعلی می شود؟ واقعا لذت انجام بازی های جدید با وضوح تصویری 4320p بسیار شگفت انگیز و هیجان آور خواهد بود. نسل فعلی Xbox هماهنگی خوبی با سیستم عامل Windows بخصوص Vista و 7 دارد. اما این هماهنگی فقط در حد به اشتراک گذاشتن تصاویر، موسیقی و فیلم های مختلف بین این دو پلتفرم است. در نسل بعدی این امکان وجود دارد که این هماهنگی بیشتر از این هم بشود. مثلا بتوان به طور شبکه یک بازی را روی Xbox و PC بازی کرد. قابلیتی که خیلی ها دوست داشتند در این نسل امکان پذیر می شد. بازی های بسیار خوبی به طور مشترک برای Xbox و PC منتشر می شوند و این امکان می تواند ارتباط این دو نسخه را با همدیگر بسیار بیشتر کند. خب، این ها تنها ایده ها و فکرهایی هستند که به راحتی می توانند به حقیقت تبدیل شوند. اما شاید از این ها بهتر را در آینده شاهد باشیم. در قسمت بعدی این مطلب به نسل بعدی کنسول PS3 می پردازم و ایده های جالبی را در ارتباط با نسل بعدی PS3 بیان می کنم.



           
18 آذر 1389برچسب:, ::
Amin AA77
 

se نام یك بازی دو بعدی قدیمی است كه به خاطر خشونت و جو تاریك خود طرفداران زیادی دارد. با ورود به این نسل، از چندی پیش قرار شده بود که یك عنوان سه بعدی شده از بازی روی كنسول های نسل حاضر ساخته شود كه البته ساخت این بازی با مشكلات زیادی هم روبرو بود تا بالاخره شركت Namco این بازی را امسال عرضه كرد.

داستان


داستان Splatterhouse خیلی شبیه به عناوین اصلی دو بعدی است. بازی در مورد شخصی به نام ریک تیلور (Rick Taylor) است كه در ابتدا نشان داده می شود كه شكمش پاره شده و خون بسیاری از او رفته است. دوست او جنی (Jenny) هم ظاهرا با او بوده و ربوده شده است. ریك در حالیكه امیدی به زنده ماندن ندارد، عكس جنی را مشاهده می كند. ناگهان صدایی عجیب می آید و ریك متوجه می شود که یك ماسك عجیب كنارش افتاده و به او می گوید اگر بدن و روحش را به ماسك بدهد، او اجازه می دهد كه ریك زنده مانده و جنی را نجات دهد. ریك كه در حال مردن است، این پیشنهاد را قبول می كند و با زدن ماسك به یك هیولای بزرگ و خشن تبدیل می شود. او پی می برد که یك دانشمند دیوانه جنی را دزدیده و قصد دارد ارتشی از موجودات شیطانی درست كند. حال شما باید با نیروی شر جنگیده و جنی را بازگردانید. داستان در این بازی بهانه ای برای گیم پلی است و علی رقم پتانسیل بالا، اصلا خوب روایت نمی شود. داستان بیشتر یك دوباره گویی از همان داستان چند سال پیش است و هیچ خلاقیتی در آن پیدا نمی شود.


گرافیك


تغییر از حالت دو بعدی به سه بعدی در Splatterhouse تفاوت آنچنانی در پیشرفت كیفیت بازی ایجاد نكرده است. بافت های بسیار بی كیفیت در كنار فریم پایین، كاری كرده كه Splatterhouse در سطح بازی های متوسط نسل قبل باشد. Loadingها هم بسیار طولانی و گاه تا 40 ثانیه زمان می برند، حتی اگر بازی را روی هارد دستگاه هم نصب كنید، باز هم Loadingها طولانی هستند. طراحی چهره ها خیلی مسخره و بی روح است. بازی سعی داشته یك Cell-Shade هم باشد كه نتیجه بسیار بد و ناقص است. كیفیت بافت های بدن ریک خوب، ولی كیفیت محیط بسیار بد است. این بازی دیوانه وار از خون استفاده كرده كه سازندگان قصد داشته اند با پوشاندن تصویر با خون از نمایش جلوه های زشت گرافیكی جلوگیری كنند. گاه خون زیاد روی تصویر مانع دیدن درست محیط و مبارزات می شود. در كل گرافیك Splatterhuse حرفی برای گفتن ندارد و حتی خون كه اصلی ترین نكته در این بازی است، اصلا خوب كار نشده و خیلی دو بعدی است.

موسیقی/صداگذاری


خوشبختانه موسیقی بازی به جو آن می خورد. انتخاب قطعات سنگین سبك متال كاملا با جو خونین این بازی همخوانی دارد و به خوبی شما را مملو از خشونت می كند. موسیقی رسمی آنچنانی در بازی به گوش نمی رسد و تعداد قطعات موسیقی لایسنس شده هم بسیار كم است. صداگذاری شخصیت ها آنچنان به چشم نمی آید، چون داستان بازی چیز خاصی برای گفتن ندارد. صداگذاری شخصیت اصلی خوب كار شده و ماسك ریك كه The Terror Mask نام دارد هم صحبت می کند. صحبت های این ماسك با ریك خیلی شبیه به صحبت كردن The Darkness در همین بازی است. صداگذار ماسك خیلی سعی كرده كاری شبیه به شاهكار مایک پتون (Mike Patton) در The Darkness انجام دهد، ولی وقتی این دو را با هم مقایسه می كنید، Splatterhouse خیلی مسخره به نظر می رسد. متاسفانه به علت صدای زیاد محیط و موسیقی، صدای ماسك در حین مبارزات اصلا به گوش نمی رسد، در حالیكه The Darkness واقعا لرزه بر بدن انسان می انداخت.



گیم پلی


شاید بتوان Splatterhouse را خشن ترین بازی تاریخ دانست. عنوانی كه سعی دارد تمام و كمال شما را ترقیب به ریختن خون كند. بازی یك Hack & Slash است، ولی عملا هیچ تفاوتی با H&Sهای سبك 2D ندارد و خیلی كم عمق و بی مصرف طراحی شده است. دوربین خیلی بد كار می كند و اگر بخواهید آن را تكان دهید در نماهای خارج از مبارزه خیلی گیج عمل می كند. فنون رزمی فقط در ظاهر با هم فرق دارند و هیچ تفاوت عمده ای نسبت به هم ندارند. اسلحه هایی مثل چوب های میخ دار و یا اره برقی در بازی وجود دارند كه سعی داشته اند تنوعی به مبارزات بدهند. با ریختن خون بیشتر می توانید نیروهای جدیدتری بخرید و یا با زدن LT و B (در نسخه X360) خون دشمنان را جذب كرده و نوار سلامتی خود را ارتقاء دهید. متاسفانه HUDهای بازی هم خوب عمل نمی كنند. وقتی میزان سلامتی شما كم باشد، هیچگونه اخطاری از بازی داده نمی شود و گاهی بدون آن كه متوجه باشید، می میرید. ساختار كلی گیم پلی هم بسیار ضعیف است. مراحل فوق العاده تكراری و بی مزه هستند. شما مدام باید در این بازی یك دكمه را فشار دهید تا دشمنان را بكشید و خون بریزید. گاهی حتی ضربات شما به دشمن هم نمی خورد، ولی آن ها آسیب می بینند. Boss Fightها خیلی كم عمق و آسان هستند و سایر قسمت های گیم پلی خیلی كلیشه ای و سطحی كار شده اند. جاخالی دادن از ضربات، خیلی بی مصرف است و اصلا درست كار نمی كند. هوش مصنوعی دشمنان هم بسیار پایین است و گاهی پشت هم گیر می كنند، به صورتی كه انگار در صف نانوایی ایستاده اند تا شما را بكشند! در نهایت Splatterhouse بجز خشونت هیچ چیز دیگری در گیم پلی ندارد و پس از مدت كمی از آن خسته می شوید. این در حالیست كه امسال بازی های بزرگی در سبك H&S عرضه شدند كه هر كدام به نحوی قصد نوآوری در سبك خود را داشته اند.

نتیجه گیری


در نهایت Splatterhouse یك بازی بسیار ضعیف و خشن است كه اصلا به افراد سنین پایین این عنوان را توصیه نمی كنیم. بازی ای كه قصد دارد با نمایش خون و خشونت مخاطب را ارضاء كند خیلی حیوانی و زشت به نظر می رسد.



           
18 آذر 1389برچسب:, ::
Amin AA77

Driver بازی ای بود که می توانستید در آن از ماشین پیاده شده و سوار ماشین دیگر شوید، ولی به لطف پیشرفت تکنولوژی این بار در Driver جدید می توانید از کالبد خود جدا شده و در یک ماشین دیگر ظاهر شوید.
در Driver: San Francisco بخش پیاده روی حذف شده، چون سازندگان اعتقاد دارند این روزها تمام بازی ها به این شکل شده اند. ولی آیا آن ها ایده جدیدی برای جایگزینی دارند؟ در Driver: San Francisco به جای پیاده روی از درون کالبد خود جدا می شوید و به ماشین دیگر تله پورت می کنید. این روزها بازی های ماشین سواری همه نیاز به نو آوری دارند. از Split/Second با انفجارهای بزرگ و تخریب گرفته تا Blur با بخش چندنفره قوی و گیم پلی Arcade مانند و البته Gran Turismo 5 با تاخیر های زیاد! Reflections سازنده Driver این سیستم جدید خود را Shift می نامد که در ابتدا شاید کمی عجیب به نظر برسد. ظاهر شدن در یک ماشین دیگر در حین رانندگی خیلی پیچیده و البته نو آورانه است. Reflections این اتفاقات عجیب را خیلی سریع و البته جالب توجیه می کند. بازی چند ماه بعد از حوادث Driver 3 اتفاق می افتد، اگر Driver 3 را تا انتها دنبال کرده باشید، در آخر می بینید که تنر (Tanner) و جریکو (Jericho) به خاطر حوادثی در یکی از بیمارستان های استانبول بستری می شوند.
 
جریکو پس از یک تعقیب و گریز طولانی با گلوله تنر را زخمی می کند و هیچکس نمی داند که آیا تنر زنده مانده یا نه، ولی در San Francisco معلوم می شود که تنر و جریکو هر دو زنده مانده اند. تنر در کما است، ولی روح او از بدن خارج شده و حال توانایی زندگی دارد. Shift ایده فوق العاده جالبی است که برای اولین بار در سبک Open-World دیده شده است. با زدن یک دکمه از ماشین پیاده شده و مانند روح در هوا معلق هستید و با انتخاب کردن یک ماشین در دور دست و زدن یک دکمه ناگهان در آن ظاهر می شوید و کنترل ماشین جدید را به دست می گیرید. مارتین ادمونسون (Martin Edmondson) می گوید: "شما فقط وارد یک ماشین نمی شوید، شما در حقیقت با روح خود وارد جسم و فکر صاحب ماشین دیگری می شوید و با استفاده از او رانندگی می کنید". به نظر می رسد که در محصول جدید Reflections به نوعی با فرضیه تناسخ روبرو هستیم. تعقیب و گریز در Driver واقعا هیجانی است. تنر با سرعت می تواند بین چندین ماشین سوئیچ کند و دشمنان خود را از بین ببرد. ولی سوالی که بی جواب می ماند این است که چرا وقتی شما می توانید در ماشین های مختلف ظاهر شوید، قادر به نفوذ در ماشین در حال تعقیب نیستید؟! مراحل خیلی متنوع و جالب هستند و حتی معما هم در بازی وجود دارد.
 
می توانید یک کامیون حامل سوخت را دزدیده و هر جا را که می خواهید نابود کنید، به این شرط که قبل از برخورد کامیون با هدف تله پورت کنید. قابلیت Shift در ادامه ارتقا هم داده می شود تا این که حتی می توانید 208 مایل را تله پورت کنید. با کارهایی مثل: پرش، چرخش و لایی کشیدن می توانید Shift را ارتقاء دهید. Driver از نظر تکنیکی خیلی عنوان پیشرفته ای است. تله پورت، انفجار و محیط بزرگ همه روی 60 فریم ثابت اجرا می شوند و اصلا افت فریم در آن دیده نمی شود. Reflections روی هوش مصنوعی (AI) هم خیلی دقیق کار کرده که کلا تمام NPCها هوش مصنوعی خیلی بالایی دارند. کمتر بازی Open-Worldی ماشین های لایسنس شده دارد، این در حالیست که Driver 120 ماشین لایسنس شده با نهایت جزئیات دارد که در نسخه دمو 20 عدد از آن ها وجود داشتند. ماشین هایی مثل Fiat 500s ,DeLoreans ,McLaren F1s ,Bugatti Zondas و... در Driver وجود دارند. در ابتدا، کل شهر باز نیست و با ادامه دادن و افزیش Shift خود کم کم مکان های دیگری هم باز خواهند شد. پس از تجربه نه چندان دلچسب با پای پیاده در دو شماره قبل، این بار همانند Driver 1 تمام مراحل اکشن را با ماشین انجام می دهید که خیلی بهتر از تیراندازی به سبک Parallel Lines است. بخش جدید و فوق العاده دیگر، قسمت کارگردانی است.
 
شما می توانید از بازی کردن خود فیلم بگیرید و سپس آن را Edit کنید، زاویه دوربین مشخص بگذارید و یا صدا را قطع کنید. برای اولین بار بخش چندنفره و حتی Split-Screen هم به Driver اضافه شده اند. قرار است 9 Mod مختلف و جدید برای بازی نهایی آماده باشد. تعداد دو تا شش نفر می توانند در بخش چندنفره باشند که با قابلیت جالب Shift مسلما جذابیت های زیادی دارد. به نظر می رسد که Driver: San Francisco قصد دارد به دوران اوج آقای راننده بازگردد و البته همانند همان نسخه اول نو آوری های زیادی را وارد این سبک کند. این بازی در تعطیلات امسال برای Xbox 360 ،PS3 ،PC و Wii عرضه خواهد شد.




           
18 آذر 1389برچسب:, ::
Amin AA77
درباره وبلاگ


سلام من Amin AA77 امیدوارم از وبلاگ من خوشتان بیاد بیشتر نقد وبررسی بازیهای این از سایت WWW.PARDISGAME.NET نویسندگان=lord rayden-حمیدرضا نیکوفر-مجیدنور دوست
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بازی های رایانه ای و آدرس aa77.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.